در دوره پساتوافق هستهای انقلابیتر میشویم
برخلاف تصورات کودکانه دشمنان و جریان ضدانقلاب مبنی بر تسلیم شدن ملت ایران در جریان مذاکرات هستهای برای رسیدن به توافق و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در مسیر عقبنشینی از اصول، آرمان و اهداف انقلابی، واقعیات صحنه از فراهم شدن زمینهها و بسترها برای انقلابیتر عمل کردن در دوره پساتوافق حکایت میکند. این تصورات، آرزوهای ۳۶ ساله و بر ذهن رسوبکرده دشمنان است که در دوره پساتوافق، قصد دارند آن را به یک گفتمان تبدیل کرده و در چارچوب عملیات روانی، با ایجاد یأس و ناامیدی در میان پیروان جبهه انقلاب اسلامی در سراسر جهان از یک طرف و ایجاد امید در میان سردمداران حکومتهای فاسد، مستبد و وابسته و در حال فرو ریختن در کشورهای اسلامی و همچنین، ایجاد روحیه و امید در میان جریان ضدانقلاب از طرف دیگر، بهره ببرند. بهطور قطع دشمنان در شکلدهی به چنین گفتمانی، با شکست قطعی روبهرو خواهند شد. گفتمان پایدار بر اساس واقعیات شکل میگیرد و هرگز نمیتوان بر اساس تصورات ذهنی و آرزوهای غیرواقعی گفتمانسازی کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای عید سعید فطر با اشاره به رجزخوانیها در جبهه استکبار مبنی بر تسلیم شدن ملت ایران فرمودند: «مقامات فعلی آمریکا از تسلیم ملت ایران حرف میزنند، البته، پنج رئیسجمهور قبلی آنها نیز پس از انقلاب از این آرزوها داشتند، اما یا مردند، یا در تاریخ گم شدند و شما هم مثل آنها، تسلیم ایران را مگر به خواب ببینید.»
واقعیت آن است که طی ۳۶ سال گذشته، آمریکاییها بر مبنای سیاست براندازی جمهوری اسلامی و بهتاریخ سپردن انقلاب اسلامی، طرحها و برنامههای گوناگونی را با کمک متحدان منطقهای خود و عوامل وابسته در ایران و با صرف هزینههای میلیاردی پیادهسازی کردند؛ طرحهایی با هدف تغییر ساختار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران؛ ولی هر یک از این طرحها نتیجه عکس داد و اکنون جمهوری اسلامی به یک قدرت بلامنازع منطقهای تبدیل شده است.
مهار جمهوری اسلامی ایران، یکی از اهداف راهبردی آمریکا از لشکرکشی به منطقه پس از ۱۱ سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریسم و اشغال افغانستان و عراق بود. آمریکا با این هدف و اهداف راهبردی دیگر، عراق را اشغال کرد و هزینههای سنگینی بابت این طرح پرداخت، نتیجه چه شد؟ اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در این روزها که به ناچار برای همراه کردن کنگره با کاخ سفید برای توافق هستهای با ایران به بیان برخی از واقعیتهای آمریکا در حوزه سیاست خارجی روی آورده، در این باره با صراحت میگوید: «تریلیونها دلار در جنگ عراق خرج شد، اما نفع اصلی این جنگ را ایران برد!»
واقعیت همین است که اوباما میگوید. در حالی که جنگ با عراق و اشغال این کشور، هدفی چون مهار ایران را دنبال میکرد، نتیجهاش بهطور کامل برعکس به نفع جمهوری اسلامی رقم خورد. از این نمونهها طی ۳۶ سال گذشته فراوان است که آمریکاییها با هدف تغییر ساختار، تغییر رفتار، یا مهار جمهوری اسلامی هزینه کردهاند، ولی نتیجه عملی کار آنها به پیشرفت ایران، استحکام داخلی ایران و توسعه قدرت منطقهای ایران منجر شده است. جنگ هشت ساله، نمونه قابل بررسی در این بحث است. جنگ با چه اهدافی علیه ایران طرحریزی و آغاز شد و با چه نتایج و پیامدهایی بهنفع ملت ایران پایان یافت. هر چند نمیتوان مذاکرات و توافق احتمالی هستهای میان ایران و کشورهای گروه ۵+۱ را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷ مقایسه کرد؛ ولی از حیث پیامدها با توجه به رجزخوانی دشمنان، میتوان به آن اشاره کرد. حضرت امام(ره) از پذیرش قطعنامه به نوشیدن جام زهر یاد فرمودند و همین مطلب، دشمنان را متوهم کرد که انقلاب اسلامی از تاب افتاده و رهبر انقلابی انقلاب ایران تسلیم واقعیات شده است. پس از صدور پیام پذیرش قطعنامه، عدهای در داخل و کسانی در خارج و بهویژه جبهه استکبار، همگی تصور کردند امام خمینی روحیات انقلابی را کنار گذاشته و دست از مبارزه خواهد کشید و انقلاب اسلامی بهتاریخ سپرده خواهد شد و جمهوری اسلامی هم با گذر زمان برای بقا، به یک حکومت عرفی تبدیل میشود.
در حالی که دشمنان و جریان ضدانقلاب از تصورات خود سرخوش بودند و برمبنای همین تصورات، آینده و بازگشت به دوران ماقبل انقلاب را در ذهن مرور میکردند، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، انقلابیتر از پیش ظاهر شده و نقشه مبارزه برای دوران پساقطعنامه و پساجنگ را ترسیم کردند. ادبیات حضرت امام در برخی از پیامهای پس از جنگ، بهگونهای است که گویا حضرت روحالله این پیامها را در اوج جوانی و در آغاز انقلاب صادر کرده و هنوز با سختیهای مبارزه مواجه نشده است. اما واقعیت آن است که حضرت امام در راه خدا قیام کرد و در مکتب او جهاد در راه خدا، خستگی و بنبست ندارد و پایانی بر آن متصور نیست، مگر زمانی که پرچم «لاالهالاالله، محمد رسولالله» در سراسر جهان به اهتزاز درآید و حکومت بزرگ جهانی اسلام تحقق یابد. صدور پیام امام به مهاجران جنگ تحمیلی پس از چند ماه از پذیرش قطعنامه در سال ۱۳۶۷، نشان میدهد که نوشیدن جام زهر با پذیرش قطعنامه، نه پایان مبارزه و انقلاب، بلکه ورود به عرصه جدید مبارزات است.
در بخشهایی از این پیام آمده است: «من بار دیگر از مسئولان بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچکس و از هیچچیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایهداری غرب و پوچی و تجاوز کمونیسم شرق نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.»
حضرت امام خمینی پس از سه دهه مبارزه و پشت سرگذاشتن یک دهه مملکتداری که هشت سال آن با جنگ همراه بود، با یک روحیه و نشاط کامل انقلابی، میفرمایند ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی علیه شرق و غرب هستیم و مسئولان باید در این مسیر کمربندها را محکم ببندند. حضرت روحالله در این پیام، بر حفظ روحیه انقلابی تأکید کرده و مینویسند: «امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت.» حضرت روحالله با تدوین راهبرد مبارزه علیه جهانخواران شرق و غرب و حرکت بر اساس این راهبرد بهمنزله یک تکلیف الهی، از هزینههای سنگین چنین مبارزهای هم آگاه بودند و درباره چنین هزینههایی در پیام خود میآورند: «مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام نابمحمدی در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزبالله در جهان به اسارت گرفته میشوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند، ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم.»
در پایان این پیام سراسر انقلابی، آخرین جمله حضرت امام چنین است: «با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند.»
گرچه تقدیر آن بود که حضرت امام پس از چند ماه از صدور این پیام انقلابی به ملکوت اعلی پرواز کند، ولی پرچم مبارزه را خلف صالح ایشان حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) بر دوش گرفت و طی ۲۶ سال گذشته راه امام را که راه جهاد در راه خدا با دشمنان بشریت است، با قوت ادامه داده و امت خمینی در این مسیر، خامنهای عزیز را لحظهای تنها نگذاشته است. اینک و پس از ۱۲ سال مقاومت ملت ایران بر سرحقوق هستهای خود، مذاکرات ایران و گروه ۵+۱، ممکن است به توافق هستهای بینجامد. دشمنان بر اساس کدامین دلایل از پایان مبارزه و تسلیم ایران سخن میگویند. جبهه استکبار با استناد به کدام واقعیات، از تغییر رفتار منطقهای ایران سخن به میان میآورد؟ دشمنان هیچ استدلالی ندارند و آنچه بیان میدارند، فقط آرزوهای آنان است. واقعیت آن است که امروز این جبهه استکبار است که طی ۱۲ سال مذاکره، سرانجام تسلیم اراده ملت ایران شده و حاضر است ایران هستهای و دارای چرخه سوخت را بپذیرد. اساساً اوضاع امروز ایران با شرایط پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بهطور کلی متفاوت است. امروز ایران یک قدرت بلامنازع در منطقه غرب آسیا بوده و ملتهای بهپا خاسته در این منطقه، در جبهه انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی همافزا شدهاند. اکنون جمهوری اسلامی دارای سرپنجههای قدرتمند در شرق مدیترانه از یکسو و سرپنجههای توانمند در خلیج عدن از سوی دیگر است. اینک شرایط مبارزه با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار و رژیم صهیونیستی کودککش، از هر زمان دیگر بیشتر فراهم است. بنابراین توافق هستهای بین ایران و شش قدرت جهان، نهتنها از مبارزه ملت ایران با دشمنان نمیکاهد، بلکه پس از فارغ آمدن مسئولان از موضوع هستهای، مجال بیشتری به دست میآید تا به موضوعات دیگر، از جمله پیگیری آرمانهای انقلاب و بهویژه کمک به ملتهای در حال مبارزه با استکبار و متحدانش بیشتر توجه شود. اکنون جمهوری اسلامی قرارگاه اصلی و محور مقاومت در منطقه و کانون الهامبخش برای مسلمانان جهان و برای پدیده بیداری اسلامی است. امروز مسلمانان مبارز در سرزمینهای اشغالی، در سوریه، در عراق، در لبنان، در بحرین، در یمن و دیگر کشورهای اسلامی، چشم امیدشان به جمهوری اسلامی و ملت انقلابی ایران است. وحشت جبهه استکبار ریشه در همین بهپا خاستن مسلمانان و همراه شدن آنان با جمهوری اسلامی ایران دارد. بر همین اساس در چارچوب یک عملیات روانی، سردمداران جبهه استکبار و رسانههای آنان، میخواهند اینگونه القا کنند که جمهوری اسلامی در دوره پساتوافق با تغییر رفتار در منطقه، بر سر ملتها و جریانهای انقلابی و مبارز معامله خواهد کرد. در چنین فضایی است که رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب اسلامی، در خطبههای انقلابی خود در روز عید سعید فطر، همانند حضرت روحالله راهبرد انقلاب در دوره پساتوافق نسبت به موضوع مبارزه با جبهه استکبار را ترسیم کرده و ضمن تأکید بر اینکه در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد، فرمودند: «چه این متن تصویب بشود، چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید؛ از ملت مظلوم فلسطین، از ملت مظلوم یمن، از ملت و دولت سوریه، از ملت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین. [اینها] همواره مورد حمایت ما خواهند بود.»
آری دشمنان و دوستان بدانند که ما مردم ایران در دوره پساتوافق، انقلابیتر میشویم و راه خمینی را با راهبری خامنهای عزیز با قوت دنبال خواهیم کرد.
یدالله جوانی
دریافت نسخه پی دی اف |
دریافت نسخه متنی |