22مرحله از توافقنامه با 1+5
مرحله اول: این مذاکرات فقط درباره موضوعات هستهای است.
مرحله دوم: ما فقط درباره موضوعات هستهای مذاکره میکنیم اما طرف مقابل دوست دارد درباره سایر موضوعات هم مذاکره کند.
مرحله سوم: ما فقط درباره موضوعات هستهای مذاکره میکنیم اما طرف مقابل هی میپرد وسط صحبت ما و درباره موضوعات غیر هستهای مذاکره میکند.
مرحله چهارم: ما فقط درباره موضوعات هستهای مذاکره میکردیم اما گفتیم یه دقیقه صبر کنیم ببینیم این طرف مقابل چی میخواد بگه هی میپره وسط حرف ما.
مرحله پنجم: طرف مقابل درباره موضوعات غیر هستهای حرفش رو زد بعد که ما خواستم بپریم وسط حرفش و درباره موضوعات هستهای مذاکره کنیم با پشت دست زد تو دهنمون!
مرحله ششم: تا ما بیایم دهنمون رو صاف و صوف کنیم و دوباره درباره موضوعات هستهای مذاکره کنیم طرف مقابل بحث بازرسی از مراکز نظامی رو مطرح کرد.
مرحله هفتم: ما قاطعانه گفتیم که اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را نمیدهیم.
مرحله هشتم: ما غیر قاطعانه گفتیم که اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را نمیدهیم!
مرحله نهم: ما همینطوری با خنده در حالی که داشتیم با آقاشون قدم میزدیم گفتیم که اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را نمیدهیم.
مرحله دهم: ما گفتیم که موافقید اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را ندهیم؟
مرحله یازدهم: ما گفتیم که اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را میدهیم به شرطی که ۴۸ ساعت قبل اعلام کنند کجا را میخواهند بازدید کنند.
مرحله دوازدهم: ما گفتیم اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را میدهیم اما ناظران را با چشم بسته به آن مرکز برده و آنجا یهویی چشمشان را باز می کنیم.
مرحله سیزدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم به شرطی که ما را هم با خود ببرند! آنها هم به شرط آنکه قول بدهیم زیاد حرف نزنیم و مزاحم بازرسی آنها نشویم قبول کردند!
مرحله چهاردهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم به شرطی که چشم ما را نبندند و با خود ببرند و بگذارند کنارشان بایستیم و بازرسی از مراکز نظامی دیگران را یاد بگیریم!
مرحله پانزدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم اما قویا شرط کردیم اجازه بازرسی از جاهای خیلی خصوصی مراکز نظامی ما را ندارند.
مرحله شانزدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم اما به شرط اینکه اگر خواستند وارد جاهای خیلی خصوصی مراکز نظامی ما شوند اول در بزنند.
مرحله هفدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم اما قرار شد اگر خواستند وارد جاهای خصوصی مراکز نظامی ما شده و در زدند و یکی گفت «اهن»، لااقل ۵ ثانیه صبر کنند تا طرف شلوارش را بکشد بالا!
مرحله هجدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم به شرطی که آنها دست علی بدهند بیایند نظارتشان را بکنند و بروند و مشکلی درست نکنند و از اطلاعات بدست آمده برای کارهای بد بد استفاده نکنند!
مرحله نوزدهم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم اما آنها هم باید قول بدهند با اطلاعاتی که از این بازدیدها بدست میآورند علیه دانشمندان ما کاری نکنند یا حداکثر برای آنها سبیل آتشین بکشند!
مرحله بیستم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم به شرطی که بعد از بازرسی و قبل از ترور دانشمندان هستهای یا فرماندهان نظامی ما ۳ ساعت به ترور شوندگان فرصت بدهند با خانواده خود خداحافظی کنند!
مرحله بیست و یکم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم اما آنها باید قول بدهند که اگر خواستند بر اساس این اطلاعات دانشمندان ما را ترور کنند بین هر ترور حداقل باید یک هفته فاصله باشد تا بتوانیم در شان این افراد مراسم ترحیم گرفته و رییس جمهور و وزیر امورخارجه فرصت داشته باشند در مراسم ختم و گرامیداشت آنها شرکت کنند! طرف غربی باید ما را درک کند که واقعا امکان حضور در بیش از هفتهای یک ختم برای دولت ممکن نیست و ما از این خط قرمز امکان ندارد کوتاه بیاییم. حرف استراحت و اوقات فراغت مسئولان است، الکی که نیست! ضمنا اگر هم خواستند در دو هفته تعطیلات نوروز کسی را ترور کنند باید طرف حتما اهل کیش باشد که مسئولان بتوانند در ختمش شرکت کنند و یادش را گرامی بدارند! وقتی میگیم اجازه بازرسیهای مدیریت شده را دادیم یعنی این!
مرحله بیست و دوم: ما اجازه بازرسی از مراکز نظامی خود را دادیم، شرطی هم نگذاشتیم اما آنها گفتند اصلا احتیاجی به اجازه ما ندارند و هر وقت عشقشان بکشد میآیند و از هر جا که خواستند بازرسی میکنند و میروند! بنابراین اصلا موضوع اجازه دادن یا ندادن ما برای بازدید آنها از مراکز نظامی از موضوع مذاکرات خارج شده است و خدا شاهد است که اصلا در اینباره مذاکره نمیکنیم!