اتوبوس
گفت: آقای زیباکلام گفته است؛ مردم آماده باشند که برای عیدفطر جشن هستهای بگیرند، چون همه مسائل حل شده است!
گفتم: کدام مسائل حل شده؟!
گفت: ایشان میگوید؛ تکلیف نطنز و فردو مشخص شده، تعداد سانتریفیوژهایی که باید فعال باشند معلوم شده، حجم اورانیوم غنیشدهای که باید در ایران باشد مشخص شده و...
گفتم: اینها که امتیازات ما به حریف است! ایشان نفرمودهاند در مقابل این امتیازات چه گرفتهایم که به خاطر آن باید جشن بگیریم؟! مثلا آیا تحریمها برداشته شده یا تحقیق و توسعه ادامه خواهد داشت؟ و...
گفت: اتفاقا درباره لغو تحریمها، لام تا کام حرف نزده و توضیح نداده که چرا باید به خاطر امتیازاتی که دادهایم جشن بگیریم؟!
گفتم: چه عرض کنم؛
یارو نصف شب از وسط اتوبوس بلند شد و در گوش راننده چیزی گفت که راننده بهش گفت؛ آقا برو بشین. بعد از چند دقیقه دو مرتبه همین کار تکرار شد و راننده با عصبانیت گفت؛ مرد حسابی مگه عقل از سرت پریده؟ مسافرها پرسیدند مگه چی شده؟ و راننده گفت؛ به من میگه اتوبوس رو چپ کن، یک کمی بخندیم و شادی کنیم!!