هاشمی
هاشمی
باید از آقای هاشمی پرسید؛ کدام اقدام اصحاب و سران و همراهان فتنه ۸۸، مستقیما و آشکارا در خدمت به اسرائیل نبوده است؟
هاشمی رفسنجانی با اشاره به سفر نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا ادامه داد: او آنجا رفته و اوباما را تحریک میکند و اینجا هم دلواپسان میگویند که ما اسرار را میگوییم؛ نمیدانیم این چه سری است؛ آنها هم از شیطان هستند و از آن طرف دارند کار میکنند اما در حال حاضر نزدیک به نتیجه رسیدهایم. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: زمانی که تیم مذاکرهکننده باز میگردد به جای استقبال از آنها دلواپسان چیزهایی میگویند که نباید بگویند. وی با اشاره به انتقادات مجلس از تیم مذاکرهکننده ادامه داد: تریبون مجلس باز است و هر چه میخواهند میگویند و برخی هم این دروغها را باور میکنند و اینها مزاحمت است»!
با عرض پوزش از آقای هاشمی رفسنجانی باید گفت؛ نمیتوان باور کرد، این اظهارات بیپایه و عوامانه مورد قبول خود ایشان نیز باشد. یعنی آیتالله هاشمی با آن سوابق چند ده ساله و حضور در مسئولیتهای بلندپایه نظام به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا اصرار دارد در توافق پیشروی به ایران امتیازات فراوانی بدهد! ولی نتانیاهو از اینکه آمریکا با ایران از در دوستی درآمده و دشمنیها را کنار گذاشته، عصبانی و ناراحت است؟!… به یقین آقای هاشمی رفسنجانی در دورترین افقهای ذهن خود نیز بر این باور نیست. پس ماجرا چیست؟! بخوانید!
تأسفآور است، ولی قابل انکار نیست که آیتالله هاشمی رفسنجانی امروز با رفسنجانی دهههای اول انقلاب تفاوت فراوانی دارد. ایشان دیگر به عنوان یکی از استوانههای نظام شناخته نمیشود، بلکه جایگاه پیشین خود را – به هر علت! – از دست داده است و از سکوی بلند «شخصیت سیاستساز و استوانه نظام» به «عضویت یک گروه سیاسی» تنزل یافته است. این «افول» البته که برای دوستداران انقلاب و نظام تأسفآور است و مشاهده ایشان در کنار پادوهای بیشخصیت سیاسی که هر روز به رنگی درمیآیند و بیشترین دشمنیها را نسبت به وی روا داشتهاند، سخت و ناگوار است ولی…