زلال بصیرت (Clear insight )

«فلسطین کلید رمز آلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلامی است » مقام معظم رهبری

زلال بصیرت (Clear insight )

«فلسطین کلید رمز آلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلامی است » مقام معظم رهبری

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران وب سايت ختم قرآن مجيد
< سایت جامع فرهنگی
مذهبی شهید آوینی Aviny.com

مبارز کلیپ

آخرین نظرات
  • ۶ مرداد ۹۴، ۰۱:۲۳ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد؛

سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد؛
اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران‌های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
به گزارش مشرق،حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تأکید کردند: پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقب نشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران خواهد شد، همچنین اقتصاد مقاومتی خواهد توانست در بحران‌های رو به افزایش جهانی، الگویی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.

سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» ابلاغ شد

متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:

بسم‌اللّه الرحمن الرحیم

ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساخت‌های گسترده و مهم‌تر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه‌ مشکلات اقتصادی فائق می‌آید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف‌آرایی کرده، به شکست و عقب‌نشینی وا می‌دارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بی‌اطمینانی‌های ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحران‌های مالی، اقتصادی، سیاسی و ... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینه‌های مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسی و سند چشم‌انداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درون‌زا و برون‌گرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهام‌بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.

اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاست‌های گذشته، خصوصاً سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ می‌گردد.

لازم است قوای کشور بی‌درنگ و با زمان‌بندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصه‌های مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقش‌آفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه‌ اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.

  سیّدعلی خامنه‌ای
29/ بهمن ماه/ 1392



بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی

با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ساله، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا ابلاغ می‌گردد:

1 - تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط.

2 - پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده‌سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه.

3- محور قراردادن رشد بهره‌وری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابت‌پذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیت‌های متنوع در جغرافیای مزیت‌های مناطق کشور.

4- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌ها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهره‌‌وری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخص‌های عدالت اجتماعی.

5- سهم‌بری عادلانه عوامل در زنجیره‌ تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.

6- افزایش تولید داخلی نهاده‌ها و کالاهای اساسی(بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.

7- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید(مواد اولیه و کالا).

8- مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید.

9- اصلاح و تقویت همه‌جانبه‌ نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.

10- حمایت همه جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:

-    تسهیل مقررات و گسترش مشوق‌های لازم.
-    گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت‌های مورد نیاز.
-    تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
-    برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل‌دهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
-    استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
-    ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.

11- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوری‌های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.

12- افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور از طریق:

-    توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.

-    استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف‌های اقتصادی.
-    استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای.

13- مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
-    انتخاب مشتریان راهبردی.
-    ایجاد تنوع در روش‌های فروش.
-    مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
-    افزایش صادرات گاز.
-    افزایش صادرات برق.
-    افزایش صادرات پتروشیمی.
-    افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی.

14- افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیت‌های تولید نفت و گاز، بویژه در میادین مشترک.

15-  افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه(براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآورده‌های نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع.

16- صرفه جویی در هزینه‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی سازی اندازه دولت و حذف دستگاه‌های موازی و غیرضرور و هزینه‌های زاید.

17- اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی.

18- افزایش سالانه‌ سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.

19- شفاف‌سازی اقتصاد و سالم‌سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت‌ها و زمینه‌های فسادزا در حوزه‌های پولی، تجاری، ارزی و ... .

20- تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهره‌وری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه.

21- تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط‌های علمی، آموزشی و رسانه‌ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.

22- دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگ سازی و بسیج پویای همه امکانات کشور، اقدامات زیررا معمول دارد:
-    شناسایی و بکارگیری ظرفیت‌های علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب.
-    رصد برنامه‌های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن.
-    مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرح‌های واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلال‌های داخلی و خارجی.

23- شفاف و روان سازی نظام توزیع و قیمت‌گذاری و روزآمدسازی شیوه‌های نظارت بر بازار.

24- افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی و ترویج آن.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۲
یاد

نامه استاد دانشگاه علامه طباطبایی:چگونه باسوادها حرف بزنند؟

نامه یثربی به روحانی: چگونه باسوادها حرف بزنند؟

خبرگزاری تسنیم: سیدیحیی یثربی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اخیرا طی نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور با عنوان «چگونه باسوادها حرف بزنند؟» نکاتی را درباره اظهارات رئیس جمهور در اجلاس رؤسای دانشگاه‌ها و پارک‌های فناوری متذکر شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگیخبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی، رئیس جمهور چندی پیش در اجلاس رؤسای دانشگاه‌ها و پارک‌های فناوری در دانشگاه شهید بهشتی ضمن انتقاد از منتقدین توافقنامه ژنو گفت: «می‌خواهم یک نقد هم نسبت به دانشگاه بکنم؛ البته شما باید نقد کنید. اما من می‌خواهم بگویم چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟ ما روحیه سقراط‌وار می‌خواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو،‌ مذاکره کردند نیز از دانشگاه‌ها هستند و از اساتید دانشگاه‌های ما به حساب می‌آیند... ».

سیدیحیی یثربی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اخیرا طی نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور نامه‌ای را با عنوان «چگونه باسوادها حرف بزنند؟» نکاتی را درباره اظهارات ایشان متذکر شده است. متن کامل این نامه بدین شرح است:

آقای رییس­جمهور گله کرده­اند که چرا افراد کم­سواد، اظهارنظر می­کنند اما افراد باسواد به میدان نمی­آیند و حرف نمی­زنند. من می­خواهم  مثل همیشه به دور از موضع­گیری­های جناحی و با یک نگاه فلسفی، اندکی در این باره بحث کنم.

آقای رییس جمهور! بدانید یا ندانید، در دنیای امروز این نهادها و شرایط­ اند که سخن می­گویند. نه باسوادها یا کم­سواد­ها! اگر در جامعه، نهادهای لازم، برای نظارت و نقد و اظهارنظر وجود داشته باشند، هر سخنی که گفته شود، از روی تخصص خواهد بود. اگرچه آن سخن را افراد کم­سواد به زبان آورند. اما اگر این نهادها را د ر جامعه، جدّی نگیریم، درآن صورت، هر سخنی که گفته­شود سخن کم­سوادها خواهد بود. اگرچه از زبان کسانی باشد که  مدرک تحصیلی بالا دارند  و یا فارغ­التحصیل دانشگاه­های نامدار جهان باشند.

من به نوبه­ی خود، در دوران ریاست جنا­بعالی، کم سخن گفته­ام تا خدایی نکرده، ناخواسته به روابط غیرمنطقی، دامن نزنم! در این­جا نیز وارد اصل قضیه نمی­شوم که شما درست عمل می­کنید یا نادرست؟ قوی عمل می­کنید یا ضعیف! اما می­خواهم خود شما با قضایا، پوپولیستی برخورد  نکنید.

آقای رییس­جمهور! حرف­ و حدیث­ها از دو حال بیرون نیستند. یا براساس حساب و کتاب علمی­اند و سود جامعه را هدف گرفته­اند و یا براساس درگیری­های جناحی­اند که سود اشخاص را در نظر می­گیرند. اگر سخن­ها از نوع اول باشند، ناچارند که بر زبان باسوادها و متخصصان جاری شوند اما اگر از نوع دوم باشند، الزاما سخن متخصصان نخواهند بود بلکه ستون فقرات سخن­ها، درگیری­های جناحی خواهد بود.

اما اگر بخواهیم باسوادها و متخصصان حرف بزنند، با دستور و خواهش به نتیجه نمی­رسیم.بلکه باید چنان­که گفتم، نهادهای لازم را در جامعه، ساخته و آماده کرده باشیم. از روی تخصص سخن گفتن و نقد عالمانه کردن، نیازمند آن است که جامعه، شرایط زیر را در حداقلش داشته باشد:

1- آگاهی جامعه از نقد به معنی امروزی آن. جامعه باید با معنی امروزی نقد آشنا باشد تا عده­ای  نقد را با ردّ و ابطال و تحقیر و تخریب، یکی نگیرند. و نیزآن  را در حد تخریب و توهین ارزیابی نکنند. بدیهی است که چنین کاری، نیازمند تحول علوم­انسانی است. مخصوصا تحول در منطق ،معرفت­شناسی، فلسفه و علوم اجتماعی. ما که در علوم­انسانی تحول نیافته­ایم، بی­تردید نمی­توانیم معنی نقد را دریابیم و آن را در جای خود به کار ببریم. ما هنوز نه تنها در حوزه­ی سیاست که حوزه­ای است پر سر و صدا بلکه در حوزه­ی فلسفه و منطق و معرفت­شناسی نیز نقد را جدّی نمی­گیریم و آن را به معنی تخریب می­دانیم!

2-مدیریت برنامه­ای نه سلیقه­ای. ما باید مدیریت کشور را براساس برنامه­های تعریف­شده و روشن و قابل فهم اکثریت مردم ، اداره کنیم نه بر محور سلیقه­ی دولت­ها و روسای دولت­ها. در جامعه­ی ما هر دولتی برنامه­ی دولت قبلی را درست نمی­داند و برای خود و با سلیقه­ی خود، راه و روش دیگری ایجاد می­کند به گونه­ای که هیچ­کدام خود را ادامه­دهنده­ی راه پیشینیان نمی­دانند. کافی است که رابطه­ی دولت آقای احمدی­نژاد را نسبت به دولت  آقای خاتمی و رابطه­ی دولت خود را با دولت آقای احمدی­نژاد  در نظر بگیرد. چنان­که گفتم من کاری با ردّ و قبول این و آن ندارم بلکه هدف من تاکید بر این جمله است که روند و روشی که در پیش گرفته­ایم، حاصلش جز این نخواهد بود.

3-داشتن دست­کم دو جمعیت یا حزب سیاسی به معنی درست و امروزی کلمه، که شرایط زیر را داشته باشند:

الف- هر دو به یک درجه، پای­بند اصول بنیادین جامعه و قانون اساسی  باشند.

ب-هر دو حزب، یک برنامه­ی کلان علمی و قابل اجرا را در جهت تامین منافع کشور، پذیرفته باشند.

ج-اختلاف این دو حزب، تنها در راه و روش رسیدن به هدف­های آن برنامه­ی کلان علمی باشد و رقابتی که با یکدیگر دارند، رقابتی باشد در جهت اجرای بهتر این برنامه­.

د-این دو حزب یکدیگر را مشروع و قانونی بدانند و به یکدیگر، فرصت فعالیت برابر بدهند. هر دو حزب به نوبه­ی خود، حق حاکمیت داشته باشند و به مدیریت جامعه، بپردازند.

هـ-هر دو حزب از جریان کار یکدیگر باخبر باشند و مدام به نظارت دقیق و اظهار نظر علمی و کارشناسانه، بپردازند.

4-تفکیک قوا با دقت رعایت شود. به گونه­ای که هرکس در هر شرایط و جایگاهی اگر خطا کرد، بی ملاحظه به کیفر خطایش برسد.

5-تقویت نهادهای نظارتی. ما باید نهادهای نظارتی را تقویت کنیم که یکی از آن­ها احزاب است و دیگری رسانه­ها. باید مطبوعات ما نظارت دقیقی بر روند کارها داشته باشند و آگاهانه و صادقانه، به موقع مشکلات را پیدا کنند و مطرح سازند. خطاها را آشکار سازند و  بی­نظمی­ها و تخلف­ها را افشا کنند بی آن­که از تطمیع یا تهدیدی اثر پذیرند.

آقای رییس­جمهور! تا شما این حداقل­ها را در جامعه، فراهم نیاورید، انتظار نداشته باشید که نقد سنجیده و علمی و به اصطلاح شما نقد باسوادها و متخصص­ها اتفاق بیافتد. بیش از این توضیح نمی­دهم با این امید که همین اشاره­ها کافی باشند. من این مشکلات را سال­هاست که می­گویم و بازتابی از آن در عملکرد مسئولان نمی­بینم اما به هرحال، بازهم باید گفت.

با آرزوی توفیق شما

سیدیحیی یثربی
برچسب ها    
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۵۵
یاد

واکاوی نقش هاشمی رفسنجانی در نخست وزیری بازرگان

برگی از تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی:
امام راحل در نامه معروف ۶ فروردین ۶۸، خطاب به منتظری، با قسم ابعادی از تاریخ را روشن می کند: «واللَّه قسم! من از ابتدا با انتخاب شما [منتظری] مخالف بودم... واللَّه قسم! من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ... واللَّه قسم! من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم». اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتی در کتاب «انقلاب و پیروزی» چنین می نویسد: «در انتخاب مهندس بازرگان جدای از آن ملاحظه امام، با مشکلی برخورد نکردیم. ما پیشنهاد دادیم، امام پذیرفتند و حکم دادند».
سرویس سیاسی پایگاه 598- امام راحل در نامه معروف ۶ فروردین ۶۸، خطاب به منتظری، با قسم ابعادی از تاریخ را روشن می کند: «واللَّه قسم! من از ابتدا با انتخاب شما [منتظری] مخالف بودم[۱]... واللَّه قسم! من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ... واللَّه قسم! من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم». امام در ادامه می نویسد: «تاریخ اسلام پُر است از خیانت بزرگانش به اسلام». با روشن شدن نقش هاشمی در قائم مقامی منتظری و نخست وزیری بازرگان، منتظر روشن شدن نقش دوستان در ریاست جمهوری بنیصدر هستیم.

امام همچنین در نوشته مهمی که در ۳ اسفتند ۶۷ به نام منشور روحانیت، منتشر کرد، به ماجرای اصرار دوستان در مسأله بازرگان اشاره کرده است: «من امروز بعد از ده سال از پیروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مى‏کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهى که عقیده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشته‏اند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن به راحتى از میان نمى‏رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و هر حرکت به سوى امریکاى جهانخوار قناعت نمى‏کنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند». صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۲۸۶.

حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتی از معرفی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، در کتاب «انقلاب و پیروزی» چنین می نویسد: «در انتخاب مهندس بازرگان جدای از آن ملاحظه امام، با مشکلی برخورد نکردیم. ما پیشنهاد دادیم، امام پذیرفتند و حکم دادند». جناب هاشمی از همکاران خود در ماجرای تنظیم حکم نخست وزیری بازرگان پرده بر می دارد: «متن حکم نخست وزیری آقای بازرگان را که پس از تعیین کلیات آن توسط امام، با مشورت آقایان بازرگان، مطهری، من، مهدوی کنی، دکتر ید اله سحابی، دکتر ابراهیم یزدی و چند نفر دیگر تنظیم شده بود، حسب دستورامام، توسط من، در جمع انبوه خبرنگاران و شخصیتهای داخلی و خارجی حاضر در مدرسه علوی در عصر دوشنبه ۱۶ بهمن ۵۷ به شرح زیر قرائت شد

بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای مهندس بازرگان! بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، ... به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت می نمایم ... . روح الله الموسوی الخمینی؛ ۱۵ بهمن ۵۷. صحیفه نور، ج ۶، ص ۵۴ و ۵۵. هاشمی ضمن اشاره به اینکه از نخستین روز ورود امام، مهمترین بحث، تعیین نخست وزیر و دولت موقت بود می گوید: «... ما به عنوان اعضای شواری انقلاب، پس از بحث و بررسی موضوع در جلسه ۱۴بهمن ۵۷، مهندس مهدی بازرگان را پیشنهاد دادیم. امام ملاحظاتی داشتند و از جمله می فرمودند اینها حزبی اند و ایشان نمی خواستند به این وسیله، حزب را تایید کنند. اما سرانجام با این شرط که حکم را به شخص ایشان و بدون در نظر گرفتن سوابق حزبی بدهند، پیشنهاد شورا را پذیرفتند و این مطلب را نیز در متن حکمشان آوردند». آقای هاشمی سپس چنان حرف می زند که انگار امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران باید ممنون بازرگان و تحفه پیشنهادی جناب هاشمی باشند: «مرحوم مهندس بازرگان هم آن موقع فداکاری کرد که پیش از اینکه دولت بختیار سقوط کند، این حکم و مسئولیت را پذیرفت . ممکن بود خطر عمده ای برای ایشان هم باشد .آن روزها ، واقعاً فضای فداکاری حاکم بود». جناب هاشمی سپس به نهایت توجه خود به جناب بازرگان اشاره می کند و می گوید: «در همین جلسه و پس از انتصاب مهندس بازرگان به نخست وزیری، من به نشانه تهنیت یک جلد کلام الله مجید به ایشان هدیه کردم، که آقای بازرگان هم آن را بوسید و بردیده نهاد. بعداً روزنامه ها،این هدیه را، "نخستین هدیه به نخست وزیر دولت انقلاب" نامیدند». پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۱۴بهمن ۹۱.

==========================

۱. آقای ری شهری در صفحه ۱۶ و ۱۷ کتاب سنجه انصاف، می‌نویسد: «آیت الله محمدی گیلانی ... گفت: "یک روز قبل از مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (۲۵ تیر ۶۴)، من ضمن تماس با دفتر امام (ره) کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم. ... خدمتشان رسیدم. گفتم: فردا قرار است موضوع قائم مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود‏، خواستم به عرض‌تان برسانم به آقای هاشمی بگویید مطرح نشود! ... امام قدری فکر کرد و فرمود: احمد نیست؛ می‌شود شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم؟ ... رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح، خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم ... فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائم مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد. آقای محمدی گیلانی اضافه کرد که پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: موضوع قائم مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن! گفتم چرا؟ ما در اجلاسیه قبل، به آقایان گفته‌ایم که ایشان را به عنوان قائم مقام، مطرح کنیم. امام فرمود: نه! یکی از دوستان آمده و چنین گفته! گفتم: ما اعلام کرده‌ایم. نمی‌شود!».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۱
یاد

رضا شاه بعد از سفر به ترکیه:"دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده" +تصاویر

رضا شاه بعد از سفر به ترکیه:
نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌ است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده ‌است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.

گروه فرهنگی مشرق- رضا شاه بعد از تنها سفر خارجی‌اش به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورک قرار گرفت، در این دوره نیز شایعاتی درباره ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد، ولی قانونی در این راستا تصویب نشد. او که شدیداً تحت تأثیر بی‌حجابی زنان ترکیه قرار گرفته بود، این مسئله را پس از یک سال از گذشت سفر به ترکیه در آذر ۱۳۱۴ به محمود جم «رئیس‌الوزرا» چنین بازگو کرد:

" نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌ است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده ‌است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد."

"

در پی آن بخشنامهٔ کشف حجاب جهت تصویب رضاشاه در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دی ‌ماه فرمان اجرای غیر رسمی قانون کشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد. رضا شاه در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف حجاب تاکید کرد.

در واقع رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، از رفع حجاب زن ها صحبت می‌کرد و به هیأت دولت می‌گفت: «ما باید صوره‌ و سنتا غربی بشویم و باید در قدم اول کلاه‌ها تبدیل به شاپو بشود و نیز باید شروع به رفع حجاب زن‌ها نمود و چون برای عامه‌ی مردم دفعتا مشکل است اقدام کنند، شما وزراء معاونین باید پیشقدم شوید... به حکمت، وزیر فرهنگ، دستور داد که در مدارس زنانه معلمان و دخترها باید بدون حجاب باشند و اگر زن و دختری امتناع کرد او را در مدارس راه ندهند».

در خاطرات افراد متعددی که خود آنها از دست اندرکاران حکومت رضا خانی بودند، تحمیلی بودن واقعه‌ کشف حجاب کاملا مشهود است. بدالملوک بامداد می‌نویسد: «... به اشاره اعلیحضرت رضا شاه...، عده‌ای از زنان فرهنگی انتخاب... و به آنها گفته شد که مأموریت دارند تا جمعیتی تشکیل بدهند... این جمعیت در جلسات بعد نام کانون آزادی را برای خود اختیار کرد». این کانون به ریاست خانم دولت‌آبادی وظیفه داشت برای متجدد کردن بانوان تلاش کند، به دلیل مقاومت اجتماعی، کانون عملا کاری از پیش نبرد، قرار شد در مدارس تدریجا مجالس جشن و سرور با روی باز و بدون حجاب برگزار گردد.

"

البته انتشار این خبر با واکنش‌های اجتماعی مواجه گردید که نخستین واکنش را علمای شیراز بروز دادند. در فروردین 1314 دختران مدرسه‌ "مهر آیین شیراز" را مجبور کرده بودند که بدون حجاب در مراسمی حاضر شوند. در این رابطه علمای شیراز تلگرافی اعتراض آمیز به شاه زدند و این در شرایطی بود که شاه آماده می‌شد تا بر برداشتن حجاب زنان دربار و ملکه و دخترانش آنان را با غافله‌ تمدن غربی همراه سازد.

جریان اجبار محصلین به کشف حجاب در تهران و شهرها ادامه یافت. در مقابل اجرای این سیاست بود که واقعه‌ خونین مسجد گوهرشاد پیش آمد. با انتشار خبر قیام گوهرشاد، مقدمات اعتراض اجتماعی وسیعی فراهم شده بود. اما فقدان رهبری منسجم و خشونت عوامل شاه باعث شد نه تنها این اعتراض ظهور پیدا نکند بلکه شاه را مصمم به اجرای خشونت بار کشف حجاب نماید. که همانطور که گفته شد مقدمات امر این گونه بودکه در هفده دی ماه 1314 ش. در دانشسرای عالی تهران مراسمی برگزار گردید. در این مراسم همسران صاحب منصبان، همسر و دختران شاه رسما بدون حجاب ظاهر شدند و این روز به نام «روز آزادی زن» و «کشف حجاب» نامگذاری شد.

حکمت وزیر فرهنگ آن زمان که خود در آفرینش کشف حجاب فعال بود در مورد تبعات این واقعه می‌نویسد:«بلافاصله بعد از مراسم 17 دی دو امر پیش آمد که یکی به حد افراط و دیگری به حد تفریط بود. از یک طرف بعضی از زن‌های معلوم الحال به کافه‌ها و رقاص‌خانه‌ها هجوم آورده و همه در مرئی و منظر جوانان بوالهوس به رقص پرداخته و با آن جوانان به انواع رقص‌های معمول فرنگستان مشغول دست افشانی و پایکوبی شدند و از طرف دیگر مأمورین شهربانی و پلیس‌ها در تهران و... برحسب دستور وزارت کشور به زنان بی‌خبر مزاحم شده و آنها را به اجبار وادار به کشف حجاب می‌کردند....»

"

در کتاب «خاطرات صدر الاشراف» نیز آمده است: «در اتوبوس زن با حجاب را راه نمی‌دادند... بعضی از مأمورین زن‌هایی که پارچه روی سر انداخته بودند اگر چه چادر معمولی نبود از سر آنها کشیده [و]‌ پاره پاره می‌کردند و اگر زن فرار می‌کرد او را تا توی خانه‌اش تعاقب می‌کردند و به این هم اکتفا نکرده اتاق زن‌ها و صندوق لباس آنها را تفتیش کرده،... من این حرکات وحشیانه‌ی مأمورین پست فطرت را در ولایات زیاد شنیده بودم...»

درباره واقعه خونین مسجد گوهرشاد نیز در تاریخ اسناد بسیاری وجود دارد که ماجرا اینطور بوده است، به دنبال اقدامات رضاشاه درباره اصرار بر کشف حجاب، واعظ مسجد گوهرشاد چند روزی را پی در پی به نفی و مخالفت با این جریان می پردازد و مسجد  می شود محل اجتماع و سخنرانی علیه اسلام زدایی تا اینکه اجتماعات مردمی وسیعتر و اعتراضات گسترده‌تر می شود.

به همین خاطر به شهربانی مشهد دستور داده می شود وعاظ معروف را دستگیر کنند. عده‌ای از وعاظ خراسان دستگیر شدند اما روحانیون و خطبا خصوصا شیخ محمدتقی نیشابوری معروف به بهلول در افشای سیاست اسلام زدایی رضاشاه مصمم‌تر شدند تا اینکه سرانجام به دستور رضاشاه در روزهای 20 و 21 تیر ماه 1314 شمسی مسجد گوهرشاد که مملو از جمعیت معترض بود مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شد و در نتیجه آن بیش از دو هزار تا پنج هزار تن به شهادت رسیدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت نیروهای قزاق در آمدند.

"

با اجرای قانون کشف حجاب، بخشی از زنان که مسن‌تر و سنتی بودند عملاً در خانه محبوس شدند. وزارت فرهنگ حکم داد از ورود زنان باحجاب به دانشگاه جلوگیری شود و معلمان زن مدرسه‌ها و استادان زن دانشگاه‌ها مجبور شدند بی حجاب به کلاس درس بروند. در تهران و سایر شهرها ماموران شهربانی به دختران دانش‌آموز و زنانی که حجاب داشتند لزوم اجرای قانون را گوشزد می کردند.

این مسئله در شهرهای کوچکتر نمود بیشتری داشت و حضور زنان بی‌حجاب در مجامع به هیچوجه برای مردم قابل تحمل نبود. در بعضی شهرها مردم علیرغم وجود مأمورین محافظ مسلح از زنان بی‌حجاب به آنها حمله می‌کردند و درگیری به وجود می‌آوردند، یا به تمسخر آن زنان می‌پرداختند که نتیجه آن نیز درگیری مردم و مأمورین بود. در بعضی نقاط دیگر مردم از بیرون آمدن از خانه و معاشرت‌های عمومی خوددداری می‌کردند تا خود را از عواقب این حکم مصون نگهدارند.

شاید شدیدترین و در حین حال قابل تأمل ترین نوع مقابله با کشف حجاب - بر اساس برخی اسناد - اقدام برخی خانواده ها به مهاجرت از کشور بود. در چندین سند به این نکته اشاره شده است که در مناطق مرزی ایران با افغانستان و عراق، برخی افراد و به خصوص عشایر در صدد انجام چنین اقدامی برآمده اند و برخی نیز مهاجرت کرده اند.

برای مثال در گزارش از ایالت خراسان به ریاست وزرا به تاریخ 27/4/1315 با اشاره به اینکه: «چون اطلاعات واصله حاکی بود که مأمورین امنیه در سرحدات برای برداشتن چارقد مستمسک به خشونت و سختی شده و در بعضی موارد نیز منافع شخصی خودشان را در نظر می‌گیرند» خاطرنشان گردیده: «ادامه این ترتیب، ممکن است مشکلاتی تولید نماید و بعضی از ساکنین نقاط سرحدی پس از رفع محصول (کشاورزی)به طرف افغانستان کوچ نمایند».

"

در همین راستا در گزارش دیگری از خرمشهر به تاریخ 8/11/1314 صراحتاً از مهاجرت چندین خانواده به عراق اشاره شده و می افزاید: «... از خرمشهر اهالی به طور قاچاق در نتیجه تجدد و تربیت نسوان به خاک عراق رفته اند... قونسول بصره هم خبر مزبور را تأیید کرده» در ادامه از لزوم اتخاذ تدابیری برای معاودت آنان سخن به میان آمده است.

حجت الاسلام و المسلمین فلسفی نیز در خاطرات خود درباره واقعه کشف حجاب می گوید: "توطئه کشف حجاب از ماجرای کشف حجاب و جنایاتی که رضاخان و مزدورانش در حق زنان و مردم و نوامیس مسلمین انجام می‌دادند، خاطراتی بسیار تلخ دارم که واقعا نمی‌دانم چگونه بیان کنم. مناظری می‌دیدم که از بس سنگین‌ و سخت بوده، نمی‌توانستم بایستم و نظاره‌گر باشم. با عجله رد می‌شدم که نبینم.

فراموش نمی‌‌کنم روزی پیرزنی که موهای سفیدش را حنا بسته بود، چادر به سر کرده بود و زیر چادرش هم روسری داشت که آن زمان چارقد می‌گفتند. ناگهان یک پاسبان پلید سر رسید و چار را از سر پیرزن کشید. اما وقتی چارقد را کشید مقداری از موی سر زن هم کنده شد. پیرزن بیچاره سر برهنه بر زمین نشست و نمی‌دانست چه باید بکند. عمل آن مأمور جهانی با آن زن محترم در آن سن و سال، خیلی دردآور و تأسف بار بود.

"

در همان روزها از طرف دولت به مردم دستور داده بودند که اهالی هر محل مجلسی بگیرند و زن‌ها و دخترهایشان را بدون حجاب به آنجا بیاورند تا بی‌حجابی عادی شود. خدا می‌داند که در اوائل کار در محلات شهر چه خبر بود. وقتی می‌گفتند امشب مجلس در این کوچه برگزار می‌شود، مردم مسلمان و متدین و زن‌های شریف و با عفت نمی‌دانستند چه بکنند. آنها لباس گشادی می‌پوشیدند و سر را با یک پارچه بزرگ می‌بستند.

من بارها دیدم که عده‌ای با این هیأت به طرف مجلس جشن می‌رفتند، اما زار و زار بر بدبختی خود اشک می‌ریختند. با این وضعف مجلس بلا و مجلس مصیبت به نام مجلس جشن بر پا می‌شد و رژیم گمان می‌کرد که مردم مسلمان ننگ بی‌حجابی را پذیرفته‌اند. آن روزگار گذشت، اما تاریخ تلخی بود. آن قدر تلخ، که هرگز از یاد نمی‌رود. هر وقت بعضی از آن مناظر را به یاد می‌آورم بی‌اختیار حالت تأثر و گریه به من دست می‌دهد."

این فشارها تا جایی بود که بعد از تبعید رضا شاه در سال 1320 که فشارها کم تر و به مرور از بین رفتن، جمعی از زنان یزد در نامه ای به مجلس شورای ملی از ظلم و ستمی که در دوره رضا خان در پی دستور الزامی شدن کشف حجاب، رفته است، بر اساس سند زیر گزارشی برای مجلس فرستاده اند:

[تظلم زنهای یزد به مجلس شورای ملی،‌ 23 مهر 1320]

مجلس شورای ملی، شماره 5310، مورخه 23/7/1320

" بعدالعنوان – به عرض می‌رسانیم در این موقع که اراده شاهنشاه ما به پایه قانون مشروطیت استوار زبان و قلم آزاد شما نمایندگان ملت می‌توانید برای بیچارگان و ستمدیدگان دادرسی فرمائید متأسفانه آنچه در رادیوها شنیده و یا روزنامه‌ها مطالعه می‌شود؛ هیچ اسمی از ظلم و ستمهایی که چندین سال است به ما بیچارگان شده نیست که به واسطه یک روسری یا چادرنماز در مجله‌ها حتی از خانه به خانه همسایه طوری در فشار پاسبان و مأمورین شهربانی واقع بوده و هنوز هم هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی‌کنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم می‌شد که تا بحال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه لطمات و صدمات که از طرف پاسبانها به آنها رسیده جان سپردند

و چقدر از ترس و حرص فلج شدند وچقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پولهایی از ما به هر اسمی و رسمی گرفته شده خدا می‌داند اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می‌افتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار می‌کردند بهترین رفتار آنها با ما با همان چکمه‌ها لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول ما زیادتر، لذا استدعای عاجزانه داریم اولا انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بکشید و هندوستان که این قدر ادیان مختلف هست همه آزاد هستند مخصوصا مسلمانان دارای حجاب هستند لذا از نمایندگان محترم مسلمان کلیه ملت ایران استدعا داریم استراحاما حال، دیگر دست ظلم و تعدی و شکنجه از سر ما زنهای مسلمان ایران کوتاه و ماها را آزاد فرمائید در خاتمه با تقدیم امضای جمعی از زنهای یزد – رونوشت برابر اصل است ".

منبع: مجله مهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۶
یاد

علی اکبر پرورش دار فانی را وداع گفت

علی‌اکبر پرورش، وزیر سابق آموزش و پرورش دقایقی پیش در اصفهان به ملکوت اعلی پیوست.
به گزارش مشرق، علی‌اکبر پرورش، از مبارزان سیاسی انقلاب اسلامی دقایقی پیش در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان به ملکوت اعلی پیوست.

وی از چند ماه پیش با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد.

علی اکبر پرورش در در سال 1321 در زرین شهر اصفهان متولد شد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در همان شهر به پایان رساند سپس در دانشگاه اصفهان مدرک لیسانس خود را در رشته ادبیات اخذ نمود ایشان مدرک فوق لیسانس خود را در دانشسرای عالی تهران در رشته کارآموزی دبیری دریافت

سوابق اجرایی

وزیر آموزش پرورش در دولت‌های حجت الاسلام والمسلمین شهید محمد جواد باهنر، دولت موقت آیت الله مهدوی کنی و دولت میرحسین موسوی بوده‌است.

نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی
عضو شورای عالی دفاع
نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره‌های اول، سوم و چهارم و مدتی عضو هیات رییسه (نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی دوره اول / نایب رییس دوم مجلس شورای اسلامی دوره چهارم)
در سال 1361 بعنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت.

سوابق سیاسی

محوریت در مبارزات قبل از انقلاب اصفهان که منجر به دستگیری شد در کنار شهید صیاد شیرازی و حجت الاسلام سالک
عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
دو دوره نامزد انتخابات ریاست جمهوری (نامزد احتیاطی حزب جمهوری اسلامی)
عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی از سال 1372 تا کنون
قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه اسلامی از سال 1372 تا سال 1380

، ، ، ، ، 
موضوع    
برچسب ها            
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۳
یاد

بدن ما به مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت میکند

یک دانشمند غیر مسلمان (از اروپا) تحقیقاتی را مبتنی بر یافتن راهکاری برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی که به بدن آسیب می رساند،  انجام داده است.
جناب آقای غفوریان با استناد به یافته های این دانشمند مطلب جالب و ارزشمندی را تهیه و تنظیم نموده اند که روئیت این مطلب قطعا برای عزیزان خالی از لطف نمی باشد.
 سجده بدن شما به طور روزانه مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت میکند.
شما امواج الکترو مغناطیس را از طریق تجهیزات الکتریکی که استفاده می کنید و نمی توانید کنار هم بگذارید ونا خواسته این امواج را دریافت می کنید.
 همچنین از طریق لامپهای روشن که حتی برای یکساعت هم خاموش نمی شوند.
 شما منبعی هستید که مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت می کنید.به عبارت دیگر شما با امواج الکترومغناطیس شارژ می شوید بدون اینکه بفهمید!
دچارسردرد هستید! احساس ناراحتی می کنید!
تنبلی در کار و درد در مکان های مختلف!
این را فراموش نکنید وقتی بعضی از این علایم را احساس کردید!
راه حل همه اینها چیست!!؟؟
با گذاشتن پیشانی تان بیشتر از یک بار بر زمین، زمین امواج الکترومغناطیس مضر را تخلیه خواهد کرد!این شبیه زمین کردن ساختمانهایی است که احتمال برخورد سیگنالهای الکتریکی (مانند رعد و برق) وجود دارد تا امواج از طریق زمین تخلیه شود.
بنابراین سر را بر خاک بگذارید تا امواج الکتریکی مثبت تخلیه شود!
آنچه این تحقیق را بیشتر شگفت انگیز می کند:
بهتر است که پیشانی تان را بر خاک بگذارید!
و آنچه شگفت انگیزتر است اینکه:
بهترین راه که پیشانی تان را بر خاک بگذارید حالتی است که رو به مرکز زمین باشید چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه خواهد شد.
و بیشتر تعجب خواهید کرد وقتی بدانید بر اساس اصول علمی ثابت شده که مکه مرکز زمین است.
و کعبه درست مرکز زمین است!
 بنابراین سجده در نمازتان:
بهترین راه برای تخلیه سیگنالهای مضر از بدن است !
این همچنین کمال مطلوب برای نزدیکی به قادر مطلق است، او که جهان را اینگونه خلاق آفرید !
ما به خاک نمی افتیم تا امواج الکترومغناطیس تخلیه شود، بلکه برای اطاعت خدای قادر متعال سجده می کنیم! ما به فرمان خدا اعتقاد داریم که همیشه در آن معرفتی است! ایمان ما بخاطر آفریننده است! او همه چیز را می داند!
اما،از آنجا که دلیل علمی وجود دارد لازم است به مردم نشان داده شود تا هرآنچه مسلمانان انجام می دهند را ببینند؛ این برای همه خوب است!
این یافته ها ثابت می کند که جزء جزء برنامه ها و دستورات دین ما هدفمند می باشد.
 سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۲ ، ۲۰:۴۲
یاد

مدیر مسئول روزنامه دانشگاه آزاد برکنار شد

مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان برکنار شد

خبرگزاری تسنیم: حمیدرضا عابدی خرسند، مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، دقایقی پیش برکنار شد.
                           
 عابدی

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاهخبرگزاری تسنیم، حمیدرضا عابدی خرسند مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی دقایقی پیش برکنار و احسان مازندرانی جایگزین وی شد.

احسان مازندرانی در جریان مسائل مربوط به فتنه 88 بازداشت شده بود.

احسان مازندرانی مدیرمسئول جدید فرهیختگان

عابدی بعدازظهر امروز در مصاحبه‌ای باخبرگزاری تسنیمو در شرایطی که هنوز به‌عنوان مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان مشغول فعالیت بود، نسبت به سخنان صبح امروز حمید میرزاده سرپرست دانشگاه آزاد انتقاد کرده بود.

متن گفت‌وگوی تسنیم با عابدی به‌شرح ذیل است:

حمیدرضا عابدی خرسند، مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسیخبرگزاری تسنیم، درباره سخنان صبح امروز حمید میرزاده سرپرست این دانشگاه در نشست خبری مبنی بر اینکه "پیرو اندیشه‌های هاشمی رفسنجانی هستم" گفت: آقای میرزاده صبح امروز در بخشی از اولین نشست خبری خود پس از تصدی سرپرستی دانشگاه آزاد، خود را پیرو اندیشه‌های آقای هاشمی رفسنجانی معرفی کردند، که این موضع ایشان مورد انتقاد کارکنان متعهد و دلسوز دانشگاه آزاد اسلامی است چرا که اتخاذ راهبردها و سیاست‌های اصولی و حفظ "اسلامیت" و شأن علمی دانشگاه آزاد تنها در گروی پیروی از رهنمودها و اندیشه‌های شخص ولی‌فقیه و سکان‌دار نظام اسلامی است.

وی تأکید کرد: ضمن احترام به آیت‌الله هاشمی و تمام مسئولان نظام باید اذعان کنیم که وامدار بودن به اشخاص و پیروی از فردی غیر از ولی فقیه که ضامن اسلامیت و جمهوریت در نظام اسلامی است، برای هر مدیری در کشورمان، نه‌تنها یک حسن محسوب نمی‌شود، بلکه قطعاً آفتی بسیار بزرگ تلقی می‌شود که در ادامه انحرافاتی را به‌دنبال خواهد داشت.

عابدی خرسند با بیان "طی همین مدت اندک بعد از انتخاب آقای میرزاده به عنوان سرپرست دانشگاه آزاد، متأسفانه این‌گونه به نظر می‌رسد که وی تصمیم‌گیر نهایی نیست و اشخاص دیگری برای وی و به‌جای وی تصمیم‌گیری می‌کنند"، گفت: به نظر می‌رسد یاسر هاشمی رفسنجانی فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حال حاضر تصمیم‌گیر اصلی در دانشگاه آزاد است و آقای میرزاده از استقلال رأی و استقلال تصمیم برخوردار نیست.

مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان با تأکید بر اینکه انتظار می‌رود سرپرست دانشگاه آزاد فردی مستقل، متعهد و تنها پیرو اندیشه‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌عنوان ولی فقیه باشد، گفت: مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد از آقای میرزاده انتظار دارند، ضمن اصلاح بیانات مقدماتی صبح امروزشان در نشست خبری، در ادامه کار خود بدون وامدار بودن به اشخاص و جناح‌ها، به‌صورت مستقل در جهت رشد و شکوفایی علمی و فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی بکوشند.
انتهای پیام/*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۵۵
یاد

انهدام دو تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج)

وزارت اطلاعات خبر داد
انهدام دو تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج)

دو تیم تروریستی که در آستانه انتخابات سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری در حال انتقال تعداد زیادی سلاح به کشور بودند، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی شدند.

خبرگزاری فارس: انهدام دو تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج)

به گزارشخبرگزاری فارس، روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای از شناسایی و انهدام دو تیم تروریستی واردات سلاح در مرزهای غربی و شرقی کشور خبر داد.

متن اطلاعیه شماره یک وزارت اطلاعات در این خصوص که از سوی سایت رسمی این وزارتخانه منتشر شده، به شرح ذیل است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

به استحضار ملت شریف ایران می رساند که در آستانه برگزاری انتخابات سرنوشت‌ساز آتی، دشمنان ملت به تشدید فعالیت‌های مخرّب و تمهید مقدمات برای فتنه‌انگیزی‌های گوناگون اقدام کرده‌اند.

از آنجا که این وزارتخانه از مدت‌ها پیش مقاصد دشمن را پیش بینی و تحرکات عوامل آنها را رصد و آمادگی های لازم برای مقابله را ایجاد کرده بود، لذا در مقطع اخیر موفق به شناسایی و خنثی سازی شماری از توطئه‌ها و سناریوهای دشمن شده که شرح هر یک از آنها را پس از رفع محذوریت‌های امنیتی، اطلاع رسانی خواهد کرد.

از جمله آخرین توطئه‌های کشف شده، مربوط به ورود تعداد فراوانی سلاح سبک به کشور است؛ ردگیری های اطلاعاتی و امنیتی به عمل آمده، منجر به شناسایی و ضربه به دو تیم تروریستی عامل ورود «سلاح سبک» از مرزهای غربی و شرقی کشور شده است.

این تیم‌ها در حال انتقال تعداد معتنابهی «کلت کمری» و «نارنجک جنگی» به مرکز کشور بودند که با اقدامات هوشمندانه، به موقع و فداکارانه سربازان گمنام امام زمان (عج) در استان‌های کرمانشاه و سیستان و بلوچستان، کلیه سلاح‌ها کشف و تروریست‌ها بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۲۶
یاد

بزرگترین جاسوس زنده خاورمیانه کیست؟(شاه کلید انگلیسی)

بازی سه‌گانه بزرگترین جاسوس زنده خاورمیانه با رفسنجانی، خاتمی و احمدی‌نژاد

«ریچارد فرای» (بزرگ‌ترین جاسوس زنده خاورمیانه) مکاتبات خود با محمود احمدی‌نژاد را از شهریور 1386 آغاز کرد و روز شنبه 6 بهمن 1386 رئیس‌جمهور از وی در جشنواره فارابی به دلیل کوشش‌هایش تجلیل نمود.


 
 

«ریچارد فرای» و محمود احمدی‌نژاد، 6 بهمن 1386، تهران.

روابط این تئوریسین «مکتب ایرانی» و جاسوس CIA با احمدی‌نژاد به جایی رسید که رئیس دولت دهم در نامه‌ای خصوصی، منتقدان «ریچارد فرای» را «دشمنان انسانیت» نامید و در برابر درخواست فرای برای اهدای یک «قبر» در اصفهان، به او یک «قصر» سنتی هدیه داد!

«ریچارد فرای» نخستین کانون مشترک ارتباط جریان فتنه با حلقه انحرافی به شمار می‌رود. رواج «ضد گفتمان‌ مکتب ایرانی» توسط احمدی‌نژاد و مشایی از ایده‌های این جاسوس CIA است که به ایدئولوژی حلقه انحرافی تبدیل شد.

 *****

سفر سید محمد خاتمی به آمریکا روز پایانی ماه آگوست یعنی همزمان با آغاز ضرب‌الاجل شورای امنیت به ایران برای «تعلیق غنی‌سازی اورانیوم» شروع شد.43کارشناسان CIA می‌گفتند دولتمردان آمریکایی با دادن ویزا به خاتمی می‌خواستند او را یک‌بار دیگر در «موقعیتی تازه» بیازمایند44اما از همه سو تردیدهای جدی درباره توانایی‌های عملی رئیس‌جمهور سابق برای رهبری یک اپوزیسیون قوی در برابر اصول‌گرایان وجود داشت.

داریوش سجادی پس از دیدارش با خاتمی در شیکاگو نوشت «او را اسیر کاریزمای خود دیدم»45و مهدی خلجی، پژوهشگر انستیتو مطالعات خاورمیانه برای واشنگتن نیز می‌گفت «آقای خاتمی اثبات کرد چه در مقام رییس جمهوری باشد و چه در مقام رییس نهادی غیردولتی، فاقد نیروی اثرگذاری است و بر خلاف امیدهایی که هربار در آغاز طرح و اقدام‌اش برمی‌انگیزد، هر بار به سرعت ناظران سیاسی را سرخورده و ناامید می‌کند.»46گمانه‌های منفی از رفتار سیاسی خاتمی در هر سو به چشم می‌آمد.

یکی از مهمترین سخنرانی‌های خاتمی هفت و نیم شبِ هفتم سپتامبر در کلیسای جامع واشنگتن ایراد شد، اما آن را نمونة ضعف فکری کسی دانستند که «می‌کوشد سستی اراده سیاسی خود را در پرده گزاره‌های فلسفی‌مآبانه بپوشاند.»47سخنرانی‌اش در دانشگاه هاروارد یک روز پیش از «ضیافت بلوط سبز» برگزار گشت و حتی طرفداران خاتمی معتقد بودند «شنونده تحصیل‌کرده آمریکایی طرف چندانی از سخنان او نمی‌بست و شوق‌اش برای شنیدن، پس از شنیدن، می‌پژمرد.»48

این‌ قضاوت‌ها البته همه ماجرا را در برنمی‌گرفت و حوادث اصلی در ملاقات‌های پشت‌پردة رئیس‌ دولت اصلاحات رقم خورد؛ ملاقات‌هایی که سرانجام 2 سال کوشش برای پنهان ساختن آن به باد رفت، چون حسین شریعتمداری پیش از ماجرای فتنه سبز برای اولین‌بار از جزئیات دیدار خاتمی با جورج سوروس برای انجام یک «معامله کثیف» پرده برداشت و با یک تبارشناسی تاریخی درباره آیندة سناریوی «کودتای مخملی» هشدار داد.49

سرنوشت‌سازترین دیدارهای خاتمی زمان اقامت او در بوستون انجام شد و غیر از صادق خرازی، محمدجواد ظریف نیز از روابطش برای برگزاری آن‌ها استفاده کرد. ظریف، نماینده دائمی ایران در سازمان ملل و سیاستمداری اصلاح‌طلب بود و با گروه تماس نیوجرسی نیز روابط نزدیکی داشت.50

 پس از آغاز به کار دولت نهم ماموریت او در نیویورک تمدید شد و با استفاده از رانت نمایندگی ایران، ترتیب دیدارهای خاتمی با دموکرات‌ها و اعضاء این جناح در شورای روابط خارجی را در چند هتل امن داد. اوایل سپتامبر دست‌کم سه تن از سیاستمداران با نفوذ دموکرات‌ها با جت‌های شخصی‌شان از فرودگاه جکسون آتلانتا و کالیفرنیا به محل اقامت رئیس‌جمهور سابق سفر کردند.51

جیمی کارتر رسماً از طریق نمایندگی ایران در نیویورک خاتمی را به یک میهمانی دعوت کرد52و دوست صمیمی‌اش ریچارد بلوم (همسر سناتور دموکرات دایان فاینستاین) را با یک جت شخصی به بوستون فرستاد تا خاتمی را به مزرعه‌ رئیس‌جمهور سابق آمریکا در آتلانتا ببرد،53اما نوع ویزای خاتمی اجازه چنین مسافرتی را نداد.54بلوم می‌گفت «شنیدن نظرات خاتمی در مورد اینکه ایران و آمریکا چگونه می‌توانند از تنش‌ها کم کنند، جالب است.»55


هوشنگ امیراحمدی (جاسوس CIA و دلال رابطه ایران و آمریکا) در کنار احمدی‌نژاد، نیویورک، مهر 1386.

امیراحمدی یکی از همکاران «ریچارد فرای» در شورای آمریکا- ایران (گروه تماس نیوجرسی) است و از ابتدای دهه 1370 با دولت هاشمی رفسنجانی پیوندهای نزدیکی برقرار ساخت. او یکی از نزدیکان «عطاءالله مهاجرانی» (معاون حقوقی رفسنجانی در دوران ریاست‌ جمهوری‌اش) بود. نخستین دیدار امیراحمدی با «محمود احمدی‌نژاد» مهر 1386 در نیویورک انجام شد و در سال‌های بعد نیز تکرار گشت.

این جاسوس CIA مناسبات گسترده و عمیقی به واسطه «اسفندیار رحیم مشایی» با رئیس دولت یافت. روزنامه کیهان نخستین بار از این ارتباطات پرده برداشت، اما رحیم مشایی ضمن شکایت از «کیهان» قسم خورد که با امیراحمدی ارتباطی ندارد. سرانجام دادگاه مطبوعات پس از دفاعیات حسین شریعتمداری، روزنامه کیهان را از شکایت مشایی به اتهام ایراد افترا و نشر اکاذیب تبرئه کرد.

پس از ملاقات نیم ساعته بلوم و خاتمی قرار شد یک ضیافت شام غیررسمی با حضور روشنفکران و سیاستمداران آمریکایی برگزار شود.56جورج سوروس یهودی پس از ریچارد بلوم برای شرکت در این ضیافت با جت شخصی‌اش به بوستون آمد57و استیو کلمنز، سردبیر مجله معروف آتلانتیک و مدیر ارشد در بنیاد آمریکای جدید نیز به جمع آن‌ها پیوست.58

 پیشینة روابط پایدار این پدر یهودیِ «کودتاهای مخملی» با اصلاح‌طلبان به ابتدای دوره ریاست‌جمهوری خاتمی و سفر اولین هیات مطبوعاتی ایران به آمریکا در سال 1377 می‌رسید. آن زمان انجمن سردبیران نیوانگلند در شرق آمریکا از محمدرضا عطریان‌فر مدیرعامل موسسه همشهری، کریم ارغنده‌پور عضو شورای سردبیری روزنامه سلام، شهلا شرکت مدیرمسئول ماهنامه زنان و کاملیا انتخابی‌فر به نمایندگی از فائزه هاشمی رفسنجانی در روزنامه زن دعوت کرد59و آنان در کاخ شخصی‌ جورج سوروس در جاده «همست پنجم» مذاکرات مفصلی را انجام دادند.60

 چند وقت بعد نیز احمد بورقانى معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد، رجبعلى مزروعى عضو شورای سردبیری روزنامه سلام، حسین قاضیان از رابطان موسسه آمریکایی گالوپ و رضا تهرانى مدیرمسئول ماهنامه کیان عازم آمریکا شدند.61اکثر آنان از دهه 1360 در زمره نزدیک‌ترین یاران خاتمی بودند،62اما سوروس ملاقاتش با سیدمحمد خاتمی را از بهترین جلساتی دانست که «در ارتباط با پیشبرد دموکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران» برگزار شده است.63

رهبران جاسوسی ایالات متحده در خاورمیانه اخبار این نشست را با دقت دنبال می‌کردند و کنت تیمرمن یکی از آنان بود. تیمرمن دهه 1980.م رئیس «میز ایران و خاورمیانه» در پنتاگون بود و دهه 1990 نیز همین سمت را در CIA داشت.64او در گزارشی از مذاکرات خصوصی خاتمی نوشت «رئیس‌جمهور سابق ایران به آمریکا توصیه کرد تا هرچه زودتر مذاکره با ایران را آغاز کند.66

 او در پاسخ به دلایل رد مکرر پیشنهادهای آمریکا درباره رابطه با ایران، کلینتون را مسئول این بن بست دانست.»65ریچارد فرای، جورج سوروس و استیو کلمنز هر کدام پس از مذاکراتشان با خاتمی دیدگاه‌های مشابهی را منتشر کردند. سوروس چندی بعد گفت تا یک سال دیگر نظام جمهوری اسلامی فرومی‌پاشد و پس از او کلمنز نیز نوشت شرایط نظام ایران مانند روزهای آخر حکومت شاه است!

 ارزیابی ریچارد فرای از اوضاع ایران برای محافل سیاست‌ساز ایالات متحده اهمیت زیادی داشت، چون بدون تردید از موثرترین چهره‌های آمریکایی در تاریخ معاصر خاورمیانه و ایران است، اما او نیز دقیقاً بر همان نتیجه سوروس و کلمنز پای می‌فشرد و کمتر از یک سال پس از دیدار خاتمی و هنگامی که مکاتباتش با محمود احمدی‌نژاد نیز آغاز شده بود، به CNN گفت «حکومت ملاها به زودی از بین می‌رود!»67این نشانه‌ها احتمال یک «معامله کثیف» را تقویت می‌کرد.

ریچاردفرای نه تنها به طور رسمی آخرین بازمانده تشکیلات ضدجاسوسیِ «اتاق سیاه» در CIA شناخته می‌شد، بلکه از معروف‌ترین ایران‌شناسان آمریکایی و از بزرگترین جاسوسان زنده غرب در خاورمیانه است.68

فرای در زمره پرنفوذترین دانشمندان آمریکا در سطح جهان قرار داشت و البته ماموریت‌های مختلفش از او جاسوسی کارکشته و باتجربه در امور خاورمیانه ساخت. وزارت اطلاعات در ابتدای دهه 1370 پس از شناسایی یکی از پروژه‌های جمع‌آوری اطلاعات او در تهران رسماً تایید کرد فرای جاسوس CIA است.

 از قضاء اسفندیار رحیم مشایی نیز زمانی در بخش شناسایی و تحلیل فرقه‌های شبه‌عرفانی و دراویشِ این وزارتخانه مسئولیت داشت!69اما فرای سرانجام به همراه «هوشنگ امیر احمدی» به حلقه اول رئیس جمهور احمدی‌نژاد نزدیک شد و به واسطه مشایی تأثیر عمیقی برادبیات وگفتمان رئیس دولت دهم گذاشت.

شاید از میان همة بازماندگان نسل اول CIA، ریچارد فرای را به چشم یک پدیده تکرار ناپذیر می‌دیدند؛ از جنس پدیده‌هایی مثل کیم فیلبی در MI6. هر دو شخصیتشان نماد پیچیده‌ترین شگردهای تاریخ جاسوسی معاصر است، گرچه سرنوشتی سراپا متفاوت با یکدیگر دارند. فرای سال 1939 ابتدا به استخدام ارتش آمریکا درآمد و به بخش ویژه «رمزگشایی» در واحد سیگنال سرویس امنیتیِ MI8 رفت.70فقط 19 سال داشت که کارش را در این سرویس آغاز کرد71.

 MI8 بخش مهمی از تشکیلات ضدجاسوسی ایالات متحده در دهه 1930 و معادل سرویس مخفی MI6 در انگلستان بود72. «رمزگشایی از مبادلات دیپلماتیک» ماموریت اصلی واحدی که فرای در آن خدمت می‌کرد، به شمار می‌آمد و برای کاخ سفید بسیار اهمیت داشت.73

 براساس یک تفاهم‌نامه سری وزارت خارجه و وزارت جنگ، سالانه بیش از 100 هزار دلار به توسعه این ماموریت اختصاص می‌دادند.74 بخش ویژه رمزگشایی در ادبیات جاسوسی معاصر به «اتاق سیاه» شهرت دارد که پیشینه تاریخی آن به 400 سال قبل از تاسیس MI8 در آمریکا و فرمان هنری چهارم، پادشاه فرانسه برای تاسیس دفتر مخفی پستی می‌رسد75. همتای انگلیسیِ تشکیلات رمزگشایی، سِکرت آفیس (دفتر مخفی) در لندن بود و از میان آمریکایی‌ها، ریچارد فرای آخرین بازمانده «اتاق سیاه» است.76

فرای در کنار یک کار تمام وقت جاسوسی و در همان سال ورودش به ارتش، برای تحصیل در رشته «تاریخ آسیا» به دانشگاه هاروارد رفت و در آن PHD گرفت.77از همین نقطه چهره دوگانة او ساخته می‌شود که بخشی از آن سال‌ها به دلیل ملاحظات امنیتی مخفی مانده است. البته این امتزاج مفرط «فرهنگ» و «نظامی‌گری» در شخصیت‌های سرشناس آمریکا برای هر کسی می‌تواند شگفت‌انگیز و عجیب باشد.

 فرای همزمان با یادگیری زبان فارسی و ژاپنی، اکتبر 1941 به سرویس خدمات استراتژیک کاخ سفید یعنی OSS پیوست؛78همان جایی که براساس ایده‌های آیزایا برلینِ انگلیسی (فیلسوف یهودی MI6) و همکار آمریکایی‌اش جرج کنان (معمار جنگ سرد آمریکا) شکل گرفت و شالوده اصلی CIA را ساخت.79 ریچارد فرای زمان جنگ جهانی دوم در سرویس خدمات استراتژیک ابتدا سرپرست میز افغانستان و سپس سرپرست «دایره خاورمیانه» شد.80

 OSS یکی از بانفوذترین حلقه‌های لیبرال‌های یهودی بر کانون‌های تصمیم‌ساز اردوگاه لیبرال دموکراسی بود و مهمترین منبع تغذیه اطلاعاتی رئیس‌جمهور روزولت به حساب می‌آمد.81 چهره‌هایی مانند هربرت مارکوزه، جان فورد، پل سوئیزی و جان اشتاین‌بک مدتی را آن‌جا به سر بردند و بعدها پایه‌گذار حلقه جاسوسی آکادمیک CIA شدند82.

 فرای نیز از رهگذر شاگردیِ پرفسور آرتور پوپ به حلقه شرق‌شناسان مطرح CIA راه یافت که در عملیات PSB را به عنوان بزرگترین پروژه‌ «جنگ‌های علم» و «بی‌ثبات‌سازی سیاسی» علیه کمونیست‌ها مشارکت داشتند.83اولین تجربه او در این زمینه در افغانستان در پوشش استاد دانشگاه حبیبی کابل شکل گرفت.84


صادق خرازی در کنار ریچارد فرای؛ بوستون، 1379.
خرازی یکی از دیپلمات‌های ارشد دولت هاشمی رفسنجانی بود که زمینه‌های پیوند برخی از دولتمردان جمهوری اسلامی را با جاسوسان لیبرال و محافل ماسونی برقرار کرد.
 خرازی این ماموریت را در دولت اصلاحات با شتاب بیشتری پی گرفت.


"فرای" خودش شکل‌گیری این چهره دوگانة «جاسوسی/ آکادمیک» را در مصاحبه با شهلا حائری برای پروژه «تاریخ شفاهی» دانشگاه کمبریج شرح داده است:

پس از شروع جنگ جهانی دوم من به افغانستان فرستاده شدم و در کابل و نقاط دیگر به مدت دو سال و نیم اقامت کردم. کار من در واقع، «جمع‌آوری اطلاعات» بود، ولی به طور همزمان در اداره آموزش و پرورش افغانستان مشغول به کار شدم و «آموزش» نیز می‌دادم.85

در پایان جنگ جهانی دوم فرای از طرف دولت آمریکا مدتی را در مصر و ترکیه و هند گذراند تا خلأهای اطلاعاتی کاخ سفید درباره تحولات این مناطق را پر کند. 86 او تحصیلات آکادمیکش را نیز ادامه می‌داد. از سال 1946.م با ارائه ترجمه کتاب تاریخ بخارا باز هم بورسیه دانشگاه هاروارد شد87و سپس زبان‌های پهلوی و سعدی را در مدرسه مطالعات شرقی لندن آموخت.88

 فرای برای پروژه کمبریج توضیح می‌دهد که به دلیل مطالعاتش در رشته شرق‌شناسی «مسئولیت هرگونه جمع‌آوری اطلاعات درباره سرزمین‌های شمالی ژاپن» (جزایر کی اوشو) را به او سپردند89و این‌چنین و نامش به عنوان اولین افسر اطلاعاتی آمریکا برای شناخت دقیق وضعیت این منطقه ثبت شد.

برای مطالعه ارجاعات، اسناد، منابع و پانوشت‌های پاورقی به کتاب «شاه کلید انگلیسی» (جلد 50 مجموعه نیمه پنهان) نوشته پیام فضلی نژاد که در آینده نزدیک توسط «دفتر پژوهش های موسسه کیهان» منتشر می شود، مراجعه فرمائید.

منبع :مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۱:۱۱
یاد

چاوز برای رهبر، دولت و ملت ایران احترام و ارزش بالایی قائل بود

چاوز برای رهبر، دولت و ملت ایران احترام و ارزش بالایی قائل بود
 
  
قضاوت در خصوص رئیس‌جمهور فقید ونزوئلا در چارچوب محدود روابط وی با محمود احمدی‌نژاد غیرمنصفانه است؛ چاوز برای رهبر، دولت و ملت ایران احترام و ارزش بالایی قائل بود.

سفیر وقت ایران در ونزوئلا تعریف می‌کرد که سال 84 و همزمان با انتخابات نهم ریاست جمهوری، هوگو چاوز مرا فراخواند. چاوز از اینکه سید محمد خاتمی می‌بایست با رئیس‌جمهوری دیگر تعویض می‌شد ناراحت بود.

به عقیده رئیس‌جمهور ونزوئلا، روابط دو کشور در دوران خاتمی به خوبی شکوفا شده بود و نگرانی آنجا بود که فردی دیگر بر مسند ریاست جمهوری ایران بنشیند که تلاش‌های صورت گرفته را نقش بر آب کند.

برای چاوز ایران مستقل و انقلاب شکوهمندش با اهمیت بود و الگوی مناسبی برای این کشور نفت‌خیز که تصمیم گرفته بود مستقل و با عزت زندگی کند.

روابط ایران و ونزوئلا در دوران خاتمی پایه‌گذاری شد و رئیس‌جمهور وقت ایران در دوران مسوولیتش چندبار به کاراکاس سفر کرد و همتای ونزوئلایی‌اش متقابلا چند نوبت به ایران سفر کرد. این روابط در سال‌های آغازین ریاست جمهوری احمدی‌نژاد شکوفاتر شد و به سبب برخی کم‌توجهی‌ها و بدسلیقگی‌ها در دو سه سال اخیر رو به سرازیری نهاد.

چاوز برای رهبر، دولت و ملت ایران احترام و ارزش بالایی قائل بود. در نخستین جلسات هیات دولت ونزوئلا که پس از بازگشت وی از ایران تشکیل می‌شد، از توصیه‌های – به تعبیر وی – امام خامنه‌ای برای پیشرفت و استقلال ونزوئلا تعریف می‌کرد.

چاوز زندگی‌اش را صرف استقلال و سربلندی مردم ونزوئلا و خصوصا اقشار ضعیف این کشور کرد و تا سر حد توان به سایر کشورهای قاره آمریکا که مسیر حیات مستقل و با عزت را انتخاب کرده بودند، کمک کرد.

آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در کشور ونزوئلا به مراتب فراتر از بسیاری از کشورهای مدعی در این حوزه بوده و هست، اما رسانه‌های بین‌المللی که عمدتا مخالف تفکر چاوز بودند واقعیت سیاسی در ونزوئلا را وارونه نشان داده‌اند.

قضاوت در خصوص رهبر فقید ونزوئلا در چارچوب محدود روابط وی با محمود احمدی‌نژاد غیر منصفانه است؛ خصوصا آنجایی که این قضاوت دستخوش حب و بغض‌ها و تسویه حساب‌های سیاسی داخلی قرار می‌گیرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۲۲
یاد

خدا سطح بالاتری از عزت را به ملت ایران خواهد داد

دکتر احمدی نژاد در نشست استانداران سراسر کشور:

خدا سطح بالاتری از عزت را به ملت ایران خواهد داد/با کنترل دقیق بازار،مردم برای عید در مضیقه قرار نگیرند

خدا سطح بالاتری از عزت را به ملت ایران خواهد داد/با کنترل دقیق بازار،مردم برای عید در مضیقه قرار نگیرند

رییس جمهور استانداران سراسر کشور را به تمرکز بر خدمت صادقانه و خالصانه به مردم تا آخرین لحظه فرصت خدمتگزاری، توجه و پیگیری طرح‌های گسترش کشاورزی، اجرای طرح پزشک خانواده، کنترل بازار شب عید و نظارت دقیق بر قیمت‌ها به منظور رعایت حال مردم بخصوص اقشار ضعیف فرا خواند.


به گزارش راسخون به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، دکتر محمود احمدی‌نژاد صبح امروز (یکشنبه) ‌در نشست استانداران سراسر کشور در ساختمان وزارت کشور، گفت: برنامه و سیاست دولت تا آخرین لحظه فرصت خدمتگزاری، کار و تلاش صادقانه و خالصانه و خدمت به مردم است و پشت این ایده نیز استدلال عقلانی، دینی و منطقی قرار دارد.

وی تصریح کرد: تاآخرین لحظه پای کار ایستاده‌ایم و هیچ دغدغه‌ای جز کار و تلاش و خدمت نداریم و از همه مدیران اجرایی هم می‌خواهم وقت خود را فقط در این مسیر متمرکز کنند.

رییس جمهور خاطرنشان کرد: اگر حرکت و حکومت‌ها برای خدا نباشد، عمر دنیایی انسان تکراری، بی‌معنا و خسته‌کننده خواهد بود، لذا باید از فرصت‌ها برای تعالی و کمال نهایت بهره را ببریم چرا که فرصت حکومت و خدمت شخصی نیست بلکه متعلق به یک تاریخ و یک ملت است.

رییس جمهور گفت: توان دولت در تحمل فشارها و بدخواهی ها زیاد است و این دولت تا روز آخر خدمت خود و تا ساعت 9 صبح 12 مرداد سال 92 که برای تنفیذ ریاست جمهوری جدید برویم همانند ساعت 10 صبح روزی که حکم بنده تنفیذ شد، کار خواهد کرد؛ چرا که این خدمتگزاری فرصت مناسبی است که نباید اجازه دهیم از دست برود.

دکتر احمدی‌نژاد انقلاب اسلامی را میراث‌دار همه انبیاء الهی خواند که 220 هزار تن از بهترین‌های ملت با خون خود نهال آن را آبیاری کردند، خاطر نشان کرد: در تمام تاریخ انبیاء الهی این تعداد شهید و جانباز نداشتیم و اگر فقط شهید بهشتی برای این انقلاب شهید شده بود، کافی بود تا یک لحظه از خدمت غافل نشویم.



اراده الهی نابودی مستکبرین و زعامت مستضعفین

رییس جمهور گفت: اراده الهی بر نابودی مستکبرین و زعامت مستضعفین قرار گرفته است، این کلام امام راحل است و یقین دارم انتخابات پیش رو بسیار باشکوه و پرشکوه خواهد بود و ملت بهترین‌ها را انتخاب خواهد کرد و عزت این ملت ارتقاء خواهد یافت و جمهوری اسلامی وارد مرحله جدیدی خواهد شد که بسیاری از آلودگی‌ها از ساحت نورانی آن پیراسته می‌شود.

دکتر احمدی‌نژاد اضافه کرد: هرکس به جمهوری اسلامی و نقش مردم در آن باور نداشته باشد خودش از دایره خارج خواهد شد، چرا که مردم وظیفه خود را به بهترین نحو انجام داده و پای انقلاب ایستاده و سختی‌ها را تحمل کرده‌اند و دلیلی ندارد که خدا برای این مردم، خیر و خوبی نخواهد؛ یقین دارم، خدا سطح بالاتری از عزت را به ملت ایران خواهد داد و کسانی را که قدر ملت را ندانستند، از ملت جدا می‌کند در حالی که انقلاب، اوج خواهد گرفت.

وی با بیان اینکه به تصریح امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، ملت در انجام وظایف خود کوتاهی نکردند و اگر ایرادی هست از حلقه واسط بین مردم و انقلاب است، خاطر نشان کرد: اصلاح این حلقه واسط برای خدا به هیچ وجه کار سختی نیست و خدا کسانی که دغدغه خدمت به انقلاب و مردم را ندارند، نابود خواهد کرد و بگونه ای آنان را از میان برخواهد داشت که گویا هیچ‌گاه اثری از آنها در بین نبوده است.



جمهوری اسلامی خلاصه رسالت همه انبیاء الهی

دکتر احمدی‌نژاد جمهوری اسلامی را خلاصه رسالت همه انبیاء الهی توصیف و خاطرنشان کرد: ماموریت جمهوری اسلامی ادامه راه انبیاء‌الهی است و از همین‌رو مسئولیت‌ها در این نظام بسیار بسیار سنگین است.

رییس جمهور با بیان اینکه مسئولیت ملتی که پرچمدار ادامه راه انبیاء باشد با دیگران متفاوت است و همه کارهای او زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد، ‌اضافه کرد: این پرچمداری باعث می‌شود عملکرد ما، نام و مکتب پیامبر گرامی اسلام (ص) را بالا ببرد و مهم این است که وقتی جهانیان به عملکرد مان می‌نگرند به حضور در این مسیر مشتاق یا از آن رویگردان می شوند.



انقلاب اسلامی در آستانه ورود به دوره‌ای جدید و سطحی بالاتر و جهانی‌تر

رییس جمهور در ادامه انقلاب اسلامی را در آستانه ورود به دوره‌ای جدید و سطحی بالاتر و جهانی‌تر عنوان کرد و افزود: وظیفه ما در این عرصه کار، تلاش و خدمت است و ما مطالبه‌ای جز این نداریم و هیچ‌کس نیز حق ندارد طلبی جز این داشته باشد؛ خودم را بدهکار انقلاب اسلامی می‌دانم و حاضرم جانم را در راه اسلام و قرآن فدا کنم و اساساً آرزویی جز بالا رفتن پرچم توحید و عدالت در جهان و آزاد شدن بشریت ندارم.

دکتر احمدی‌نژاد دلبستن به عناوین و مناصب را غلط عنوان کرد و اظهار داشت: عناوین و مناصب دنیایی هیچ چیز به انسان نمی‌دهند و هنر این است که بتوانیم به این عناوین شأنیت ببخشیم.



ذره‌ای در اراده و همت ما خلل ایجاد نخواهد شد

رییس جمهور یاد امام و شهیدان را گرامی داشت که راه خدمتگزاری در نظام جمهوری اسلامی را گشودند و تصریح کرد: تا آخر در این راه خواهیم ایستاد و ذره‌ای در اراده و همت ما خلل ایجاد نخواهد شد و هر جا که باشیم این مسیر را ادامه خواهیم داد چرا که اعتقاد داریم از همه جا راهی به آسمان هست.

وی تأکید کرد: مناصب دنیایی فرصت‌هایی هستند که خدا در اختیار انسان قرار می‌دهد و وسیله آزمایش انسان هستند که چه کسی بهتر، از فرصت دنیایی خود استفاده می‌کند و آیا آن را برای رضایت خدا بکار می‌گیرد یا رضایت دیگران و خسارت دیده‌ترین فرد کسی است که از فرصت‌های بزرگ اجتماعی که در اختیارش قرار می‌گیرد برای کمال و تعالی استفاده نکرده باشد و در پایان فرصت خدمت مهیای شهادت نه به معنای مصطلح بلکه به معنای انقطاع از زمین و جاذبه‌های دنیا نرسیده باشد.



جمهوری اسلامی یک فرصت طلایی و عنایت الهی

دکتر احمدی‌نژاد جمهوری اسلامی را یک فرصت طلایی و عنایت الهی دانست که در آن شرایطی فراهم شده تا همه در مسیر تعالی و کمال قرار گیرند و لحظه لحظه آن فرصت خدمت و تلاش صادقانه است که اگر از دست برود حتی پیامبر و اهل بیت او که شفیع آخرت انسان‌ها هستند، بهانه‌ای برای شفاعت ما نخواهند داشت.

دکتر احمدی‌نژاد با تاکید بر کار و تلاش برای تعالی و پیشرفت کشور یکی از کارهای مهم را در اولویت قرار دادن گسترش کشاورزی در کشور عنوان کرد و اظهار داشت: ستاد توسعه کشاورزی از جمله فرصت‌های طلایی برای خدمت به مردم و پیشرفت کشور است و همه باید توجه مناسب و لازم برای توسعه کشاروزی را بکار گیرند.



تسریع در واگذاری زمین‌های قابل کشت به مردم

رییس جمهور با تأکید بر تسریع در واگذاری زمین‌های قابل کشت به مردم اظهار داشت: لازم است واگذاری زمین‌ها در مقیاس‌های بزرگتر و به افراد واجد صلاحیت صورت گیرد و مصراً از استانداران و مسئولان استانی می‌خواهم که این کار را به عنوان کار دست دوم محسوب نکنند.

دکتر احمدی‌نژاد با انتقاد از کسانی که در مراکز تصمیم‌گیری حضور یافته و مانع از گسترش حضور مردم در عرصه فعالیت‌های اقتصادی می‌شوند، خاطر نشان کرد: متأسفانه جریان ثروت از پایین به بالا و از اقشار کم‌درآمدتر به پردرآمدها بوده و شیب انتقال منابع و سرمایه‌گذاری‌ها و نیروی انسانی از مناطق دورتر و مرزی به مراکز شهری و شهرهای بزرگ می باشد که باید اصلاح شود.

رییس جمهور با بیان اینکه ثروت دائماً در حال انباشت در تهران بوده و حجم گردش سرمایه در تهران با سراسر کشور برابری می‌کند، اظهار داشت: همان جریانی که باعث این انباشت سرمایه در تهران شده، باعث گردیده است، توده‌های عظیم مردم از جریان فعالیت‌های اقتصادی خارج شده و اقتصاد در انحصار عده قلیلی متمرکز شود در حالی که اقتصاد با تلاش همه مردم ماندگار، پویا و فعال می‌شود.

دکتر احمدی‌نژاد گردش غلط مالی در کشور را ناشی از عملکرد نادرست تصمیم‌گیران عنوان کرد و ادامه داد: امروز سیستم بانکی کشور به عامل اصلی انتقال پول و ثروت از طبقات پایین به طبقات بالا تبدیل شده است و این روند اشتباه باید معکوس شود و تا زمانیکه این روند غلط معکوس نشود در مدیریت و کنترل مسائل با مشکل مواجه خواهیم بود.

وی تصریح کرد: باید هر چه سریع‌تر زمینه‌های فعالیت مؤثر توده‌های مردم در عرصه‌های اقتصادی مهیا شود.



پیگیری اجرای مناسب طرح پزشک خانواده

رییس جمهور در ادامه سخنان خود از دیگر کارهای لازم‌الاجرا در کشور را پیگیری اجرای مناسب طرح پزشک خانواده عنوان کرد و گفت:‌ اجرای این طرح هرگز به معنای جذب نیروی جدید برای وزارت بهداشت نیست، بلکه اقدامی اصولی برای کاهش هزینه‌های ملی در بخش بهداشت و درمان مردم است.

دکتر احمدی نژاد طرح پزشک خانواده را یک نظام پایش مستمر به سلامت مردم توصیف کرد و ادامه داد: اجرای این طرح به معنای طبقه‌بندی مراحل درمان مردم است نه اینکه صرفاً عده‌ای یک واسطه اولیه برای مراجعه مردم به پزشکان متخصص شوند، بلکه پزشکان این طرح باید با دقت و تعهد تا آنجا که امکان دارد از مراجعه بیهوده و ناآگاهانه مردم به پزشکان متخصص ممانعت کنند تا ضمن اصلاح روند تأمین سلامت و درمان مردم در هزینه‌های ملی این بخش نیز مدیریت مناسب‌تری صورت گیرد.



هدفمندسازی یارانه ها یکی از بهترین روش‌های اصلاحات اقتصادی

رییس جمهور با اشاره به اجرای هدفمندسازی یارانه ها اظهار داشت: دولت بر ادامه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها اصرار داشت که این کار بر مبنای دریافت هزینه‌های واقعی انرژی به نسبت مصرف هرکس و بعد توزیع آن به صورت مساوی در بین همه مردم بود.

وی افزود: اجرای هدفمندسازی یارانه ها یکی از بهترین روش‌های اصلاحات اقتصادی در دنیا به حساب می‌آید و پس از اجرای موفق در ایران مورد تحسین مجامع علمی بین‌المللی نیز قرار گرفت اما ابتدا بدخواهان بین‌المللی و برخی نیز در داخل آن را مورد هدف قرار دادند و نابسامانی‌های ایجاد شده را ناشی از اجرای این قانون معرفی کردند.

رییس جمهور خاطرنشان کرد: همان کسانی که بازار ارز را بهم ریختند، مدعی دولت هم هستند و وقتی بانک مرکزی در ازای ارزهای پرداخت شده به بانک‌ها، پاسخی از نحوه مصرف این ارقام ارزی از طرف بانک‌ها نگرفت و مجبور شد منابع ریالی معادل را از حساب این بانکها برداشت کند،‌علیه بانک مرکزی جنجال به راه انداختند.



جنگ فقر و غنا

دکتر احمدی‌نژاد تأکید کرد: زمانی که امام راحل تعبیر جنگ فقر و غنا را بکار برد، شاید خیلی از ما این بحث را جدی نمی‌گرفتیم، اما امروز نبرد در این عرصه بطور بسیار جدی جریان دارد.

رییس جمهور با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم ادامه اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها گفت: پس از تأکیدات معظم‌له هشت جلسه برگزار کردیم و چهار گزینه برای چگونگی ادامه اجرای هدفمندی یارانه‌ها ارائه کردیم که آثار تورمی آنها بر روی تولید، تجارت و معیشت دهک‌های مختلف جامعه به صورت کاملاً دقیق محاسبه شده است.



هوشمندانه‌ترین راه مقابله با تحریم‌ها

وی با طرح این سوال که آیا مقابله با تحریم‌ها غیر از این است که آثار منفی آن در زندگی مردم حذف شود، اظهار داشت: هوشمندانه‌ترین راه مقابله با تحریم‌ها، اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها است.

دکتر احمدی نژاد با رد این ادعا که در اثر اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها حجم نقدینگی افزایش یافته است، خاطر نشان کرد:‌ دولت حتی از تنخواهی که برای اجرای این قانون دریافت کرد نیز بخشی را به خزانه بازگرداند و براساس آمارهای کاملاً دقیق، مستند و ثبت شده افزایش حجم نقدینگی در سال 90 به نسبت سال 89 کاهش داشت، اما عده ای بدون توجه به این آمار ادعاهای بی‌اساس خود را تکرار می‌کنند.

رییس جمهور اظهار داشت: مخالفان هدفمندی یارانه‌ها در بین مردم این طرح را عامل افزایش قیمت‌ها، تورم و مشکلات معرفی می کنند اما در جلسات خودشان آن را یک طرح انتخاباتی تفسیر می‌کنند؛ اگر این یک طرح شکست‌خورده است، اجازه دهند دولت که ریسک آن را پذیرفته، مراحل بعدی آن را هم اجرا کند.

دکتر احمدی‌نژاد ادامه داد: دولت موضع خود را در برابر انتخابات شفاف و صریح اعلام کرده و معتقدیم هیچ کس نباید یا نمی‌تواند در انتخاب مردم دخالت کند و این حق منحصراً در اختیار مردم است.



اجرای طرح‌های مهر ماندگار

وی در ادامه تسریع در اجرای طرح‌های مهر ماندگار را از برنامه های کاری مهم استانداران دانست و از استانداران خواست، اجرای طرح‌های مهر ماندگار را با جدیت دنبال کنند؛ چرا که اجرای این طرح‌ها برای مردم نشاط و امید ایجاد کرده و در سال تولید ملی، حرکت اقتصاد کشور را سرعت می‌بخشد.

دکتر احمدی نژاد گفت: دولت با توجه به برخی محدودیت‌های ایجاد شده در منابع، تلاش دارد، بودجه لازم را برای تکمیل طرح‌های مهرماندگار فراهم کند و البته یقین دارم که خدا راه را باز خواهد کرد.



مردم برای عید در مضیقه قرار نگیرند

رییس جمهور کنترل بازار را به عنوان یکی از اساسی‌ترین اقدامات استانداران در روز‌های منتهی به عیدنوروز، ذکر کرد و اظهار داشت: باید کنترل بازار را در این ماه جدی‌تر پیگیری و اجرا کنید تا مردم برای عید در مضیقه قرار نگیرند.

دکتر احمدی‌نژاد با بیان اینکه برخی واقعاً علیه دولت و مردم اجحاف می‌کنند، تصریح کرد: دغدغه ذهنی برخی‌ها فقط انتخابات است و من نمی‌توانم این مسأله را برای خود تحلیل کنم.

رییس جمهور ایجاد التهاب در بازار برای بالا بردن قیمت برخی کالاها را در حکم ربا خواری معرفی و خاطر نشان کرد: اینکه کسی با اقدامات غیرقانونی زمینه رشد بدون زحمت ثروت خود را فراهم کند، عین رباخواری و جنگ با خداست.

دکتر احمدی‌نژاد از استانداران بویژه در استان‌های مرزی، خواست تا اجازه دهند، روند واردات کالا از مرزها تسهیل شود تا بازار آرامش بیابد و به مردم فشار بی‌جهت وارد نشود.



روابط ایران و مصر

رییس جمهور در ادامه سخنان خود با اشاره به سفر به مصر، این سفر را تاریخی توصیف کرد و گفت: مصر کشوری تاریخ‌ساز و مؤثر در تاریخ تمدن انسانی و‌ همواره در تحولات منطقه‌ای و عربی پیشگام بوده است، چرا که مردم آن به لحاظ انسانی، همچون مردم ایران رشد یافته هستند.

رییس جمهور اظهار داشت: در حدود 70 سال گذشته مستکبران هیچگاه اجازه ندادند که این دو ملت در کنار یکدیگر حضور داشته باشند، در حالی که تا پیش از انقلاب اسلامی مصری‌ها انقلابی و داعیه‌دار مبارزه با رژیم صهیونیستی بودند، ایران سردمدار خط سازش بود و مستکبران با پیروزی انقلاب اسلامی نقش این دو کشور راجابجا کردند و این از توطئه‌هایی بود که مانع از تجمیع توان دو ملت ایران و مصر شد.

دکتر احمدی‌نژاد با تأکید بر اینکه اگر ایران و مصر در کنار هم قرار بگیرند، همه معادلات ملت‌ها تغییر خواهد کرد، تصریح کرد: امروز اراده غربی‌ها بر ساماندهی خاورمیانه جدید و تمهید شرایط برای ادامه تسلط آنها بر منطقه است و کنار هم قرار گرفتن ایران و مصر این نقشه را بر هم خواهد زد لذا تمام تلاش خود را برای ممانعت از گسترش روابط این دو کشور، بکار می‌گیرند.

رییس جمهور با اشاره به ابراز علاقه و احساسات مردم و گروه‌های اجتماعی مختلف مصری، نسبت به هیأت ایرانی در مصر خاطر نشان کرد: روسای احزاب و گروه‌های مختلف مصری که درباره مسائل مختلف منطقه و عرصه بین‌المللی نظرات متفاوت و بعضاً متضادی داشتند، درباره لزوم برقراری روابط با ایران و گسترش آن متفق‌القول بودند و آن را به سود دو کشور و منطقه می‌دانستند.

دکتر احمدی‌نژاد فضای ایجاد شده در اثر سفر به مصر را ظرفیتی برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی توصیف کرد و گفت: ایران باید با مصر روابط دوستانه و نزدیک داشته باشد و برای اصلاح شرایط منطقه و بین‌المللی راه دیگری جز این نیست.

موضوع    
برچسب ها    
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۴۵
یاد